طاهای خوشکلم یه روز که منو بابایی کنار تخت داشتیم با هم حرف میزدیم
یهو از روی کمر غلت زدی و خودت بدون کمک برگشتی روی شکم
خودت کلی از این کار جدیدت تعجب کرده بودی ما هم از خوشحالی نمیدونستیم چکار کنیم
بابایی هم سریع از اون لحظه عکس
گرفت تا برات یادگاری باشه از اولین موفقیت هات تو زندگی . انشالله که همیشه موفق و شاد باشی پسر نازم اینم همون عکسه: