تغذیه کمکی

 

 بطور كلي در بحث تغذيه كمكي كودكان دو مورد مجزا قابل بحث ميباشد

1 – ايا شير مادر براي تغذيه شيرخوار كافي است؟

2- از چه موادي براي تغذيه كمكي شيرخوار ميتوان استفاده كرد؟

             شير مادر براي تمامي شيرخواران تا پايان شش ماهگي كاملا كافي است و هيچ شيرخواري (بخصوص شير مادر )تا پايان شش ماهگي نياز به تغذيه كمكي ندارد .

 

گاها مشاهده ميشود مادران از سير نشدن فرزندشان نگران هستند بايد بگويم كه ملاك كافي بودن شير مادر از نظر پزشكي افزايش وزن شير خوار و منحني رشد كودك ميباشد و تا وقتي اين منحني در محدوده استاندارد باشد شير خوار (كوچكتر از شش ماه )نيازي به تغذيه كمكي ندارد.

بنابراين بعد از شش ماهگي زمان شروع تغذيه كمكي ميباشد

 

شروع تغذيه با مواد سهل الهضم و با مقدار كم بايد اغاز شود بطور كلي استفاده از عسل و مركبات قبل از يك سالگي براي كودكان ممنوع است .

 

در اغاز موادي مانند پوره سيب زميني و هريره بادام با حجم كم مناسب است و همچنين

غذاهاي ابكي مثل سوپ صاف شده بايد دقت كرد كه دستگاه گوارش كودكان در ابتدا قادر به هضم و جذب  غذاهاي سنگين و پر چربي را ندارد . استفاده از تخم مرغ نبايد با بيشتر از يك عدد در هفته اغاز شود و به مرور بر اين مقدار افزود .

موادي مانند لعاب برنج و فرني ارزش غذايي خيلي خوبي براي كودك دارند

فراموش نشود كه مواد غذايي نفخ زا مانند حبوبات (اگر زياد مصرف شود) ميتوانند باعث دل درد و بيقراري كودك شوند

مواد غذايي اماده كه با نامهاي مختلف در بازار موجود ميباشند در عين حال كه از طعم و گاها ارزش غذايي خوبي برخوردار هستند ولي در مجموع هيچ كودك سالمي نياز صددرصد به مصرف انها ندارد و مادران ميتوانند غذاهاي كمكي كودكان خود را با كيفيت عالي خودشان تهيه نمايند

           

 

 نكات پرستاري

 مواد غذائي كه نبايد تا قبل از يكسال تمام استفاده شوند عبارتند از : سفيده تخم مرغ ، شيرگاو ( بيش از 100 سي سي و نجوشيده ) ، پنير ، انواع توت ، آلبالو ، گيلاس ، كيوي ، خربزه ، عسل ، بادام زميني ، مركبات ، اسفناج ، و كلم .

 بهتر است از آبميوه هاي آماده كه داراي مواد نگهدارنده است استفاده نشود .

 

براي شروع تغديه كمكي در روزهاي اول شايد يك قاشق چايخوري كافي باشد و نبايد به يكباره با مقدار زياد شروع كنيد .

 همچنين هر نوع غذائي كه به رژيم غذائي كودك اضافه ميشود بهتر است تا يكهفته غذاي جديدديگري به رژيم او اضافه نكنيد تا در صورتي كه كودك دچار مشكلي از نظر حساسيت شود به راحتي بتوان به  مشكل او پي برد .

 

 

تغذيه كمكي

 

 بطور كلي در بحث تغذيه كمكي كودكان دو مورد مجزا قابل بحث ميباشد

1 – ايا شير مادر براي تغذيه شيرخوار كافي است؟

2- از چه موادي براي تغذيه كمكي شيرخوار ميتوان استفاده كرد؟

             شير مادر براي تمامي شيرخواران تا پايان شش ماهگي كاملا كافي است و هيچ شيرخواري (بخصوص شير مادر )تا پايان شش ماهگي نياز به تغذيه كمكي ندارد .

 

گاها مشاهده ميشود مادران از سير نشدن فرزندشان نگران هستند بايد بگويم كه ملاك كافي بودن شير مادر از نظر پزشكي افزايش وزن شير خوار و منحني رشد كودك ميباشد و تا وقتي اين منحني در محدوده استاندارد باشد شير خوار (كوچكتر از شش ماه )نيازي به تغذيه كمكي ندارد.

بنابراين بعد از شش ماهگي زمان شروع تغذيه كمكي ميباشد

 

شروع تغذيه با مواد سهل الهضم و با مقدار كم بايد اغاز شود بطور كلي استفاده از عسل و مركبات قبل از يك سالگي براي كودكان ممنوع است .

 

در اغاز موادي مانند پوره سيب زميني و هريره بادام با حجم كم مناسب است و همچنين

غذاهاي ابكي مثل سوپ صاف شده بايد دقت كرد كه دستگاه گوارش كودكان در ابتدا قادر به هضم و جذب  غذاهاي سنگين و پر چربي را ندارد . استفاده از تخم مرغ نبايد با بيشتر از يك عدد در هفته اغاز شود و به مرور بر اين مقدار افزود .

موادي مانند لعاب برنج و فرني ارزش غذايي خيلي خوبي براي كودك دارند

فراموش نشود كه مواد غذايي نفخ زا مانند حبوبات (اگر زياد مصرف شود) ميتوانند باعث دل درد و بيقراري كودك شوند

مواد غذايي اماده كه با نامهاي مختلف در بازار موجود ميباشند در عين حال كه از طعم و گاها ارزش غذايي خوبي برخوردار هستند ولي در مجموع هيچ كودك سالمي نياز صددرصد به مصرف انها ندارد و مادران ميتوانند غذاهاي كمكي كودكان خود را با كيفيت عالي خودشان تهيه نمايند

           

 

 نكات پرستاري

 مواد غذائي كه نبايد تا قبل از يكسال تمام استفاده شوند عبارتند از : سفيده تخم مرغ ، شيرگاو ( بيش از 100 سي سي و نجوشيده ) ، پنير ، انواع توت ، آلبالو ، گيلاس ، كيوي ، خربزه ، عسل ، بادام زميني ، مركبات ، اسفناج ، و كلم .

 بهتر است از آبميوه هاي آماده كه داراي مواد نگهدارنده است استفاده نشود .

 

براي شروع تغديه كمكي در روزهاي اول شايد يك قاشق چايخوري كافي باشد و نبايد به يكباره با مقدار زياد شروع كنيد .

 همچنين هر نوع غذائي كه به رژيم غذائي كودك اضافه ميشود بهتر است تا يكهفته غذاي جديدديگري به رژيم او اضافه نكنيد تا در صورتي كه كودك دچار مشكلي از نظر حساسيت شود به راحتي بتوان به  مشكل او پي برد .

 

براي خواندن مطالب بيشتر كليك كنيد .

براي تهيه غذاهاي كمكي اين صفحه را بخوانيد.دستورالعمل تهيه چند نوع غذاي تكميلي  

تغذیه دوران بارداری

. حتی اگر تغذیه خوبی داشته‌اید رژیم غذائی خود را متعادل‌تر کنید.


تقریبا" همه بانوان باردار به مقادیر بیشتری پروتئین، بعضی از انواع ویتامین‌ها و مواد معدنی مانند اسید فولیک و آهن و کالری برای دریافت انرژی نیاز دارند. غذاهای آماده را محدود کنید زیرا آنها فقط حاوی مقادیر زیادی کالری بدون ارزش غذائی هستند.


به خاطر داشته باشید که معنای بهتر خوردن همیشه بیشترخوردن نیست. شاید تعجب کنید اما شما فقط روزانه به 300 کالری بیشتر از قبل نیاز دارید یعنی در کل 2500 کالری روزانه. خیلی راحتتر از آن چیزی که فکر می کنید این 300 کالری اضافه به بدن شما می رسد.


2. از خوردن گوشت و ماهی خام و پنیرهای نرم بپرهیزید.


مطلقا" به غذاهای دریائی خام مثل سوشی خام یا صدف نزدیک نشوید. همچنین از شیر پاستوریزه نشده، پنیرهائی مانند کامبرت و فتا، گوشتهای کم پخته شده یا خام پرهیز کنید. بعضی از انواع ماهی شامل متیل جیوه می باشند ترکیبی که به نظر می رسد در دوز بالا برای مغز در حال رشد جنین و فرزند شما خطرناک است. توصیه این است که مصرف ماهی تن و نیز انواع کنسرو ماهی را به 340 گرم (معادل دو وعده) در هفته محدود کنید. در ضمن مراقب نظافت آشپزخانه‌تان باشید. همه موارد بالا می توانند منبع باکتری بوده و به فرزند متولد نشده شما آسیب برسانند.


نوشیدن الکل در زمان حاملگی می تواند باعث آسیبهای فیزیکی، اختلالات یادگیری و مشکلات احساسی در فرزند شما شود. بنابراین تعداد زیادی از متخصصین توصیه می کنند که در تمام دوران بارداری از خوردن مشروبات الکی خودداری کنید.


همچنین شما باید از خوردن نوشیدنی‌های کافئین دار تا حد امکان بپرهیزید. ممکن است که تحمل این روشهای تغذیه‌ای درماههای اول برای شما خیلی ناخوشایند و سخت باشد اما توجه داشته باشید که بعضی از مطالعات نشان داده اند که دریافت بیش از 4 فنجان قهوه در روز می تواند باعث سقط، وزن کم نوزاد و حتی مرده زائی شود. کافئین در چای، کولاها، شکلات و نوشیدنی های غیر الکلی و کاکائو نیز وجود دارد. به جای اینها دم کرده های بدون کافئین بیاشامید. البته بهترین روش این است که از نوشیدنیهای سالمتر مثل شیر کم چربی، آب میوه های خالص و یا یک لیوان آب با چند قطره لیمو استفاده کنید.


3. از قرص های ویتامین و مواد معدنی استفاده کنید.


در یک دنیای ایده آل و کامل، بدون وجود تهوع‌های صبحگاهی و ویارهای شدید، یک برنامه غذائی خوب و کامل باید شامل کلیه موادی باشد که شما در دوران بارداری به آن نیاز دارید. اما در دنیای واقعی ما، دریافت قرص‌های ویتامین به همراه مواد معدنی می تواند تضمین‌کننده این باشد که شما همه مواد غذائی مورد نیاز خود را دریافت می‌کنید. مطمئن شوید که داروی شما حاوی 600 تا 800 میکروگرم اسید فولیک است زیرا کمبود این ویتامین گروه B‌ می تواند باعث نقایصی در لوله عصبی جنین مانند اسپاینا بیفیدا شود. در ماههای بعد شما معمولا احتیاج به دریافت آهن و کلسیم خواهید داشت تا مطمئن شوید که مقادیر مورد نیاز از این مواد را دریافت می‌کنید.


افرادی که رژیم گیاهخواری داشته و یا مشکل پزشکی خاصی مانند دیابت، دیابت حاملگی، کم خونی و سابقه تولد نوزاد با وزن پایین را دارند باید با پزشک‌شان در مورد نوع ویتامین ها و مواد معدنی مورد نیاز خود مشورت کنند.


همواره به خاطر داشته باشید که بیشتر همیشه بهتر نیست. از خوردن مقادیر زیاد ویتامین ها و مواد معدنی بپرهیزید زیرا این عمل می تواند به فرزند در حال رشد شما آسیب بزند.


4. در دوران حاملگی رژیم نگیرید.


رژیم گرفتن در دوران حاملگی به شدت برای شما و جنین‌تان خطرناک است. بسیاری از رژیم های کاهش وزن همراه با کاهش دریافت آهن، اسید فولیک و بسیاری از ویتامینها و مواد معدنی مورد نیاز می باشد. به یاد داشته باشید که افزایش وزن یکی از نشانه های مهم حاملگی طبیعی است. احتمال به دنیا آوردن نوزاد سالم در بانوانی که خوب غذا خورده و افزایش وزن طبیعی دارند بیشتر است. بنابراین اگر شما با خوردن غذاهای تازه و سالم و مقوی در حال اضافه کردن وزن هستید نگران نشوید، شما باز هم بزرگتر و چاق تر خواهید شد.


5. توجه داشته باشید که به تدریج افزایش وزن پیدا کنید.


به طور کلی، اگر وزن شما پیش از حاملگی مناسب بوده شما باید بین 11تا 15 کیلو گرم اضافه وزن پیدا کنید. اگر شما کمی کمبود وزن داشته اید می توانید قدری بیشتر مثلا 5/12 تا 18کیلوگرم وزن اضافه کنید و اگر وزنتان بالا بوده باید قدری کمتر و بین 7 تا 5/11 کیلوگرم وزن اضافه کنید. اگر شما کوتاه قد هستید (157 سانتیمتر و یا کمتر) یا در دوران نوجوانی هستید و یا بیشتر از یک جنین دارید باید در مورد افزایش وزن مناسب با پزشک خود مشورت کنید. این که چه زمانی افزایش وزن پیدا کنید تقریبا" به اندازه میزان آن مهم است. کمترین اضافه وزن باید در سه ماهه اول باشد، بین 900 گرم ت 2 کیلو، و بعد به تدریج وزن شما اضافه‌تر شود؛ بیشترین اضافه وزن باید در سه ماهه آخر یعنی زمانی که جنین بیشترین رشد را دارد، اتفاق بیافتد، حدود 450 گرم در هر هفته.


6. هر چهار ساعت یک بار، یک غذای کم حجم میل کنید.


حتی اگر شما سیر باشید ممکن است فرزند‌تان گرسنه باشد؛ بنابراین سعی کنید که هر 4 ساعت یک بار چیزی میل کنید. اگر ویار دارید یا حالت تهوع یا سوزش سر دل یا سوء هاضمه، خواهید دید که دریافت 5 یا 6 وعده غذا با حجم کم بسیار قابل تحمل‌تر است تا خوردن سه وعده غذای پر حجم. هیچ کدام از وعده های غذائی خود را حذف نکنید، ممکن است که شما گرسنه نباشید اما فرزند شما مرتبا به مواد غذائی نیاز دارد.


7. گاهی با خوردن مواد شیرین مورد علاقه تان از خودتان پذیرائی کنید.


اگر چه غذاهای فرآوری شده و میان وعده های بسته بندی شده موجود در بازار و دسرهای شیرین نباید جزو مواد غذائی همیشگی شما باشند، اما این دلیل نمی شود که در دوران بارداری از همه خوراکیهای مورد علاقه خود چشم‌پوشی کنید. بعضی از جایگزین‌های خوب در این مورد می تواند شامل: یک دسر موزی، شربت بدون چربی و یخ زده میوه ها و یا ماستی که با بیسکویت مخلوط شده است باشد. اما یادتان باشد که اگر تسیلم وسوسه شدید و گاهی شیرینی، کیک و یا چیز مشابهی خوردید خودتان را سرزنش نکنید چون مقدار کمی کیک یا شیرینی اصلا به شما و فرزندتان صدمه نمی زند.

ژنتیک عاملی موثر در بروز اختلالات یادگیری

 

 

 

يك متخصص گفتار درماني گفت: ژنتيك نقش موثري در بروز اختلال يادگيري در دانش آموزان دارد

دكتر " اتابك وثوقي " روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ايرنا مركز مركز استان تهران افزود: عوامل مادرزادي و اكتسابي نيز، از ديگر عوامل موثر در بروز اختلال يادگيري است كه به اشكال مختلف ساختماني، كاركردي و فيزيولوژيكي بروز مي‌كند

 

وي اظهار داشت: اختلال يادگيري، دانش آموزاني را در بر مي‌گيرد كه از ضريب هوشي معمولي برخوردار هستن; اما در برخي درس‌ها همچون رياضي، املاء و درك مطلب با افت تحصيلي شديد مواجه هستند

 

وثوقي، با اشاره به اختلال‌هاي زباني به عنوان نوع ديگري از اختلال‌ها افزود: اختلال‌هاي زباني شامل اختلال در درك و فرمول بندي كدهاي زباني به صورت اختلال در شكل بندي زبان، گرامر و نواخت است

 

به گفته وي، اختلال‌هاي زباني در نتيجه اختلال‌هاي تكاملي مغزي همچون فقر محيطي، عقب ماندگي ذهني، فلج مغزي كودك و آسيب‌هاي مغزي از جمله خونريزي، ضربه مغزي، ناشنوايي و كم شنوايي بروز مي‌كند

 

اين متخصص معتقد است: در صورتي كه بررسي‌هاي دقيق آسيب شناسي در خصوص اختلال‌هاي زباني انجام نشود، با توجه به آشنايي نداشتن درست پزشكان مرتبط با گفتار درماني و نيز، راهنمايي‌ها و مشاورهاي ناآگاهانه درصد بروز اين گونه اختلال‌ها روز به روز بيشتر مي‌شود

 

وي افزود: درمان اختلال‌هاي يادگيري و زباني يكسان نيست و به برنامه- ريزي‌هاي بسيار دقيق و بررسي اختلال‌ها از جنبه‌هاي متفاوت و در طي جلسه‌هاي متعدد، نياز دارد



 

مدرسه ی عشق

 
 
در مجالي که برايم باقيست
باز همراه شما مدرسه اي مي سازيم
که در آن همواره اول صبح
به زباني ساده
مهر تدريس کنند
و بگويند خدا
خالق زيبايي
و سراينده ي عشق
آفريننده ماست
 
 
مهربانيست که ما را به نکويي
دانايي
زيبايي
و به خود مي خواند
جنتي دارد نزديک ، زيبا و بزرگ
دوزخي دارد – به گمانم -
کوچک و بعيد
در پي سودايي ست
که ببخشد ما را
و بفهماندمان
ترس ما بيرون از دايره رحمت اوست   
  در مجالي که برايم باقيست
باز همراه شما مدرسه اي مي سازيم
که خرد را با عشق
علم را با احساس
و رياضي را با شعر
دين را با عرفان
همه را با تشويق تدريس کنند
لاي انگشت کسي
قلمي نگذارند
و نخوانند کسي را حيوان
و نگويند کسي را کودن
و معلم هر روز
روح را حاضر و غايب بکند  
  و به جز از ايمانش
هيچ کس چيزي را حفظ نبايد بکند
مغز ها پر نشود چون انبار
قلب خالي نشود از احساس
درس هايي بدهند
که به جاي مغز ، دل ها را تسخير کند
از کتاب تاريخ
جنگ را بردارند
در کلاس انشا
هر کسي حرف دلش را بزند    
  غير ممکن را از خاطره ها محو کنند
تا ، کسي بعد از اين
باز همواره نگويد:"هرگز"
و به آساني هم رنگ جماعت نشود
زنگ نقاشي تکرار شود
رنگ را در پاييز تعليم دهند
قطره را در باران
موج را در ساحل
زندگي را در رفتن و برگشتن از قله کوه
و عبادت را در خلقت خلق  
  کار را در کندو
و طبيعت را در جنگل و دشت
مشق شب اين باشد
که شبي چندين بار
همه تکرار کنيم :
عدل
آزادي
قانون
شادي
امتحاني بشود
که بسنجد ما را
تا بفهمند چقدر
عاشق و آگه و آدم شده ايم  
 
در مجالي که برايم باقيست
باز همراه شما مدرسه اي مي سازيم
که در آن آخر وقت
به زباني ساده
شعر تدريس کنند
و بگويند که تا فردا صبح
خالق عشق نگهدار شما

سخن اموزی در کودک

به جای قصه خواندن برای کودکانتان با آنها حرف بزنید

به کودکان خود اجازه دهید افکار درون ذهنشان را بیرون بریزند

حتی اگر در حد چند کلمه بی‌معنی است 

صحبت کردن با کودکان در هنگام خواب بسیار بیش‌تر از قصه خواندن قدرت تکلم آن‌ها را افزایش می‌دهد. روانشناسان و متخصصین کودک می‌گویند صحبت کردن با کودکان در هنگام خواب بسیار بیش‌تر از قصه خواندن قدرت تکلم آن‌ها را افزایش می‌دهد. در صورتی که با کودکان درهنگام شب سخن بگویید قابلیت تکلم آن‌ها تا 6 برابر بهتر از حالتی که برای آن‌ها داستان می‌خوانید رشد پیدا خواهد کرد. حتی اگر کودک شما سن کمی دارد و قادر به حرف زدن نیست زمانی که صدای شما را می‌شنود و سعی می‌کند به گونه‌ای به آن‌ها پاسخ دهد مهارت‌های زبانی و تکلمی او به طرز شگفت آوری رشد می‌کند.

 

نکته جالب توجه این است که بین سنین صفر تا 4 سال تماشای تلویزیون تقریباً هیچ تأثیری، نه مثبت و نه منفی، برروی قابلیت‌های تکلمی کودکان ندارد. از صدها سال پیش والدین برای کمک به خوابیدن کودکان یا ارتباط برقرار کردن با آن‌ها در هنگام شب برای آن‌ها قصه می‌گویند. اگر چه بسیاری از متخصصان کودک این روش را برای بهبود تکلم کودکان مفید می‌دانند اما صحبت کردن با کودکان به مراتب تأثیر بهتری روی آن‌ها دارد.

 

دانشمندان آمریکایی در تحقیقات خود متوجه شدند: بسیاری از والدین برای رشد قدرت ذهنی کودکان کتاب را انتخاب می‌کنند و گاهی این کار را در نهایت دقت و وسواس انجام می‌دهند تا بهترین تأثیر را روی کودک خود داشته باشند اما حتی بهترین کتاب‌ها هم تأثیر بسیار کم‌تری از یک مکالمه کوتاه کلمه به کلمه بین کودک و مادر دارد. دکتر فردریک زیمرمن از دانشگاه UCLA گفت: بسیاری از متخصصان والدین را تشویق می‌کنند تا برای کودکان خودشان قصه بخوانند تا به این ترتیب علاوه بر ایجاد حس آرامش در کودک او را با لغات و اصطلاحات جدید آشنا کنند. اما با این روش نقش کودک در تبادل اطلاعات نادیده گرفته می‌شود و به این ترتیب کودکان ما به اندازه کافی سخن نمی‌گویند.

 

محققین در طی یک بررسی 275 کودک را بین سنین 1 تا 4 سال مورد مطالعه قرار دادند و سعی کردند تأثیر عوامل مختلف مانند صحبت کردن آ‌نها با والدینشان، با دیگر کودکان و تماشای تلویزیون را بر قدرت تکلم کودکان بسنجند. بعدها از این کودکان آزمایشاتی به عمل آمد تا قدرت تکلم و زبان‌آموزی آنها در سنین اولیه زندگی مورد بررسی قرار گیرد. در پایان مشخص شد کودکانی که درهنگام شب و قبل از خواب با پدرو مادر خود صحبت می‌کنند نسبت به کودکانی که فقط قصه گوش می‌دهند تا 6 برابر بهتر سخن می‌گویند. آن‌ها لغات بیشتری را می‌دانستند، بهتر از کلمات استفاده می‌کردند و اشتباهات کم‌تری در صحبت کردن خود داشتند. شاید یکی از دلایل آن این است والدین در هنگام سخن گفتن با کودکانشان اشتباهات آن‌ها را تصحیح می‌کردند. چه کودکانی که به داستان گوش می‌کردند هم در قابلیت سخن گفتن خود رشد کرده بودند اما میزان آن‌ چندان قابل توجه نبود. کودکانی هم که قبل از خواب به تماشای تلویزیون می‌پرداختند تقریباً هیچ پیشرفتی از خود نشان ندادند و قدرت تکلم آن‌ها تغییر چندانی نکرد. مطالعات کارشناسان نشان داد کودکان طی یک روزبه طور متوسط نزدیک به 13 هزار لغت جدید را از طریق والدین خود می‌شنوند و همچنین نزدیک به 400 بار با والدین خود به طور مستقیم گفت‌وگو می‌کنند. والدین باید از این فرصت‌ها نهایت استفاده را ببرند و با تصحیح اشتباهات کودکان و معرفی لغات جدید به آن‌ها قدرت مکالمه کودکانشان را تا حد ممکن بالا ببرند. فقط صحبت کردن صرف با کودکان کافی نیست و والدین باید تلاش کنند کودک خود را به حرف زدن تشویق کنند.به کودکان خود اجازه دهید افکار درون ذهنشان را بیرون بریزند حتی اگر در حد چند کلمه بی‌معنی است.   

نخستين فشارهاي روحي رشد مغز انسان را محدود مي‌كند

 

نياز كودكان به مهر و محبت به اندازه كافي شناخته شده است، اما اين شناخت كه عشق و علاقه نه تنها در پختگي عاطفي نقش دارد بلكه ساختار مغز را نيز متاثر مي‌كند، يافته جديدي است

 

به گزارش  پايگاه اينترنتي مجله علمي "روانكاوي" آلمان، به هنگاميكه دانشمندان كودكان يتيم يك كشور اروپاي شرقي را مورد مطالعه قرار دادند، در مغز آنها "حفره سياهي" يافتند كه طبيعتا بايد

"‪Kortex‬ ‪ "orbitofrontale‬

باشد. اين همان بخش از مغز است كه مسووليت رشد و تحول در درك احساس و ساخت، عملكرد و هضم عواطف، تجربه زيبايي و لذت، لياقت و هنر رفتار و برخورد عاقلانه با ديگران را برعهده دار

.

پژوهش‌هاي علم اعصاب و تحقيقات بيوشيمي با كمك و كاربرد تكنيك پويشگري مغز و مطالعات برش‌هاي آن، ثابت كرده‌اند كه سيستم اعصاب نه تنها به تحريكات عواطفي عكس‌العمل نشان مي‌دهد، بلكه در اساس شكل مي‌گيرد

 

مغز يك نوزاد هنوز به خوبي شكل نگرفته و بدون ساختار است و براي رشد و تحول خود به تحريك نياز دارد، نه تنها به تحريكات محسوس و شناختي در اشكال و انحاء گوناگون مثل بازيها، رنگها يا موزيك، بلكه به برخوردها و رفتارهاي محبت آميز نيز محتاج است

 

لبخند، تماس چشمها و وجود يك غمخوار و پرستار سبب آرامش و آسودگي خاطر و

همزمان نيز ترشح هورمونهايي در

 "‪ "frontale Kortexpr

‬مي‌گردد يعني در آن بخشي از مغز كه در همان سالهاي نخستين شكل مي‌گيرد و در پختگي رشد و تحول رفتار اجتماعي سرنوشت ساز است.

هر چه روابط و تاثيرات متقابل مثبت بيشتري بوقوع بپيوندد، اتصالات و شبكه‌هاي بهتر و بيشتري در اين بخش ايجاد مي‌گردد

 

بدين ترتيب، نظريه پيوند "جان بوولبي" كه گهگاه مورد ترديد قرار مي‌گرفت بوسيله پژوهش‌هاي بيولوژيكي تاييد شد

نظريه بوولبي مي‌گويد، رشد و تحول يك كودك از طريق تجربه پيوندها و دلبستگيهاي دوران كودكي به نحو مثبت و يا به گونه‌اي منفي تحت تاثير قرار مي گيرد

يكي از مطالعات انجام شده در دانشگاه "ويسكونسين" آمريكا نشان داد كه نحوه و چگونگي عكس‌العمل يك فرد در مقابل فشارهاي روحي در سنين كودكي تعيين مي‌شود

 

"نوزاداني كه با مادران تحت فشار روحي يا افسردگي بزرگ مي‌شدند، بعدها بيشتر از حد متوسط آسيب پذير بودند. اينها در مواقع سخت و پيچيده با ترشح شديد هورمونهاي فشار عكس العمل نشان مي‌دهند"

 

جالب توجه اينجا است كه كودكاني كه در سنين بالاتر مادران خويش را افسرده تجربه مي‌كردند، از عكس العمل شديد مشابهي برخوردار نبودند

 

بنابراين خاطرات بد اوليه نه تنها رفتار را نقش مي‌دهد بلكه بر طبق علوم و شناختهاي جديد، عكس‌العملهاي الگويي فيزيولوژيكي مغز را كه تعيين‌كننده چگونگي برخورد و رفتار ما با احساسات و ديگر اشخاص هستند، نيز تحت تاثير قرار مي‌دهند

 

بر اساس اكتشافات جديد، اين پرسش در ظاهر ساده كه آيا بايد نوزاد عاجز گريان را در بغل گرفت و آرام كرد، ديگر به استيل تربيتي مربوط نمي‌شود

واقعيت غير قابل بحث آن است كه نوزادان خود قادر به از ميان بردن فشارهاي روحي و احساسي خويش نيستند، آنها به هنگام هيجان و برآشفتگي، قدرت تغيير خودآگاه و انحراف ذهن خويش را ندارند

در اين موقعيت "هيپوتالاموس" موادي را بعنوان علامت توليد مي‌كند كه باعث ترشح هورمن فشار "كورتيزول" مي‌گردد

 

در سالهاي پس از دوران كودكي، مغز در مواقع سختي و فشار يا با توليد بيش از حد هورمون كه نتيجه آن بروز ترس و افسردگي است و يا با توليد كمتر از حد لازم كه نتيجه آن سردي عواطف و بروز خشونت است، عكس العمل نشان مي دهد

 

نتيجه‌گيري از اين شناختهاي جديد علمي تنها چنين مي‌تواند باشد كه نوزاد در سالهاي اوليه زندگيش به فردي نيازمند است كه برايش شناخته شده باشد، فردي كه حال و احوال نوزاد را درك كند، فردي كه به وي لبخند بزند و با محبت و مهرباني رفتار كند

خانم "سو گرهاردت" متخصص روان درماني ترديد دارد كه پرورش و تربيت نوزاد توسط افراد غريبه بتواند اين كيفيت پرورشي را بوجود آورد.

وي مي‌گويد: در كودكان كم سني كه توسط غريبه‌ها پرورش مي‌يابند، احتمالا اين كمبود تجربه كه وجود و مفهوم خاصي براي ديگري داشته باشد، وجود دارد.

"آنها مي‌آموزند كه بايد در انتظار علاقه و توجه ديگران باقي بماند"

والدين نيز در سالهاي نخستين نياز به حمايت ديگران دارند، مثلا در صورت وجود مشكلات با كودك به كمكهاي روان درماني يا به موسسات اجتماعي و گروهها و همدردان مشترك احتياج دارند تا به اين وسيله بتوانند از تنهايي و ايزوله شدن خود جلوگيري نمايند

 

از تحمیل سلیقه در غذای کودک بپرهیزید

يك فوق تخصص كودكان گفت: والدين بايد از تحميل سليقه خود در انتخاب غذا براي كودك خودداري كنند و به كودك اجازه دهند از بين غذاهاي متنوع، غذاي مورد علاقه خود را انتخاب كند

 به اين نكات بايد توجه كرد كه 

 والدين بايد از تغذيه اجباري كودك بپرهيزند و كودك را هنگام غذا خوردن آزاد بگذارند، اين عمل باعث مي‌شود احساس استقلال كودك رشد كرده و با احساس رضايت از تغذيه، از آن لذت ببرد.

: يك برنامه غذايي متعادل علاوه بر رفع گرسنگي، بايد عناصر غذايي و مواد مغذي لازم براي تندرستي كامل را داشته باشد .  استفاده از چهار گروه اصلي غذايي مهمترين راه براي اطمينان از تامين نيازمندي‌هاي تغذيه‌اي كودك محسوب مي‌شود

 

 براي تشويق كودك به غذا خوردن بهتر است غذاي دلخواه او را تهيه كرد و اگر به عللي كودك ميل به خوردن غذا ندارد، از اسباب بازي مورد علاقه‌اش براي تشويق به غذا خوردن استفاده شود

 

مواد غذايي مقوي و مورد نياز كودك را بايد بااحتياط به غذاي او اضافه كرد تا كودك بتدريج به غذاي جديد علاقه‌مند شود"، گفت: براي كم كردن حساسيت كودك به غذا، او را در تهيه غذا و يا دادن غذا به عروسك و يا حيوانات دخالت داد

 

وي به كنترل فاصله زماني بين وعده‌هاي غذايي كودك اشاره كرد و افزود :كودك گرسنه نسبت به كودكي كه در فواصل وعده‌هاي غذا با خوردن تنقلات سير شده است، براي خوردن غذاي جديد تمايل بيشتري نشان مي‌دهد

 

 بهتر است ساعت صرف غذاي كودك را همزمان با افراد خانواده تنظيم كرد، زيرا كودك با مشاهده غذا خوردن اعضاي خانواده به‌خوردن غذا تشويق مي‌شود

 

مادران هنگام بي‌اشتهايي كودك، به رشد او حساس شده و درمورد نقش مادري خود احساس ناتواني مي‌كنند، درنتيجه سطح اضطراب آنان بالا رفته و قادر به تعبير درست علايم بي‌اشتهايي در كودكشان نمي‌شوند .  امتناع كودك از غذا خوردن، حساسيت بيش از حد به غذاها وموفق نبودن آنها در دادن غذا به كودك را از نگراني‌هاي مادران تا سن سه سالگي كودك برشمرد

 

 در بيشتر مواقع به‌علت آگاه نبودن والدين از روش‌هاي صحيح واصولي تغذيه، محيط خانه هنگام غذا خوردن به ميدان جنگ تبديل مي‌شود كه از يك سو والدين با هر روشي مثل گول زدن، چانه زدن، انحراف توجه و بالاخره با زور وارد ميدان مي‌شوند كه در بيشتر وقت‌ها درمبارزه با فرزندان بازنده مي‌شوند

 

 اين كودكان به علت پاسخ‌هاي نامتعادل والدين، قادر به جداكردن احساسات جسمي مانند سيري و گرسنگي از هيجانات عاطفي، خشم و احساس ناكامي نيستند.

دكتر رهنما بيان كرد: گيجي بين وضعيت جسمي و احساسات روانشناختي كودك، غذا خوردن را بجاي اينكه براساس نيازهاي جسمي (احساس سيري و گرسنگي) تنظيم كند، براساس احساسش (مثل خشم) نسبت به والدين كنترل مي‌كند

ابزار تربیتی برای تربیت موفق کودک

ابزار تربیتی برای تربیت موفق کودک

    
    .
    در این سن کودکان در حالیکه سعی در بدست آوردن استقلالشان دارند، همچنان می خواهند که از اینکه شما را در کنار خود دارند نیز خاطر جمع باشند. آنها می خواهند که کارهایشان را خود به تنهایی انجام دهند. ولی شما نیز اطرافشان باشید تا اگر به شما نیاز پیدا کردند، باشید. کودکان در سنین پش از دبستان بسیار کنجکاو هستند و می خواهند بدانند که هر چیز چگوه کار می کند. یکی از کارهایی که آنها از آن لذت می برند، تقلید کار بزرگترهاست. اگر شما جارو می زنید او نیز می خواهد جارو کند، اگر شما کفش پاشنه بلند می پوشید او نیز همان را می خواهد!
    .
    کار دیگری که آنها در آن بسیار زبده می باشند گفتن «نه» است. آنها می خواهند که همه چیز بر طبق میل آنها پیش رود. کودکان در این سن شناختشان از محیط اطرافشان محدود می باشد و فکر می کنند که همه دنیا باید پیرامون آنها بچرخد.


    .
    بسیاری از والدین مطمئن نیستند که تا چه حد به کودکشان آزادی عمل دهند و چگونه آنها را به حرف گوش کردن وا دارند. در این سن می توانید در مقایسه با هنگامیکه او هنوز کوچک تر بود، با او به طور منطقی تر صحبت کنید و همچنین او کنترل بهتری در مورد خود و اعمالش دارد، بنابراین روشهای تربیتی که می توانید برای او به کار گیرید بیشتر از پیش از 2 سالگی او می باشد.
    .
    
    تربیت در واقع به معنای آموزش و هدایت درست کودک برای انجام کارهای مناسب است. در بسیاری از موارد تربیت با تنبیه اشتباه گرفته می شود. تنبیه در واقع یک نوع روش تربیت منفی است که نه تنها تأثیر مثبت بر کودک ندارد بلکه در بسیاری از مواقع تأثیر برعکس بر کودک می گذارد. هدف اصلی تربیت و انضباط باید آموزش رفتار درست به کوک و چگونگی برخورد او با اطرافیانش و بعدها در مدرسه و جامعه باشد. اینکه کودکان گاهی اوقات به طور اشتباه رفتار کنند و یا حتی بدرفتاری کنند کاملاً طبیعی است. کودک در این سن هنوز توانایی های کافی برای انجام کارها به طور کاملاً صحیح را ندارد. همچنین به علت محدود بودن گسترش توجه او و عدم داشتن همۀ مهارت ها قادر نیست که کارها را به طور بی نقص انجام دهد .
    .
    
    این وظیفه شما پدر و مادر عزیز است که با صبر و حوصله زیاد و با راهنمایی کردن او، او را به شخصی لایق و مسوول نسبت به محیط اطرافش تبدیل کنید. و این کار تنها از طریق منضبط کردن و تربیت صحیح صورت می گیرد نه از طریق تنبیه. پیش از اینکه ابزارهای تربیتی را استفاده کنید، اطمینان حاصل کنید که موارد زیر را رعایت می کنید:
    .
    
    · درک رفتار او:
    کودکان بخاطر اینکه شما را ناراحت یا عصبانی کنند بد رفتاری نمی کنند. اگر آنها شروع به بدخلقی و یا بدرفتاری کنند مطمئناً دلیلی پشت آن وجود دارد. هنگامی که کودکتان بد رفتاری می کند اولین قدم این است که بفهمید دلیل این رفتار او چیست. آیا او خسته، گرسنه یا ترسیده است؟ و یا اینکه دچار درد است و از بیماری رنج می برد. سپس موقعیت خودتان را مورد توجه قرار دهید آیا شما نگران، خسته، گرسنه، عصبی و یا ترسیده هستید؟ کودکان در این سن به سرعت به احساسات و عواطف شما پی می برند و اگر مشکلی وجود داشته باشد آنرا حس می کنند. بنابراین بسیار مهم است که پیش از آنکه بخواهید با رفتار بد او برخورد کنید بدانید علت این رفتار چیست.
    کودکان در این سن مرتب در حال بهتر کردن قدرت حرکتی ظریفشان می باشند. آنها یاد می گیرند که چگونه یک نقاشی را رنگ کنند و یا چگونه از پارچ داخل یک لیوان آب بریزند. چون آنها تواناییشان روز به روز بیشتر می شود، می خواهند که با کمک کردن این توانایی را به شما نیز نشان دهند. هنگامیکه شما به او فرصت می دهید تا درکارهای منزل به شما کمک کند نه تنها به او فرصت می دهید که عضلاتش را تمرین داده و در انجام حرکات ریز ماهر شود، بلکه به او کمک می کنید تا بتواند بفهمد هر چیزی چگونه کار می کند. کودک شما اکنون کنترل بیشتری بر بدن و حرکاتش دارد. هماهنگی میان دستها و چشم، سر و پاها و سایر اعضای بدن بسیار بهبود پیدا کرده است، ولی با این حال ممکن است هنگامی که او به شما کمک می کند خرابکاری نیز پیش بیاید. به جای سرزنش کودک بعنوان مثال هنگامی که او در موقع ریختن شیر در لیوان آنرا روی زمین ریخت، از او بخواهید که اجاز دهد شما کمکش کنید. سپس به او روش درست ریختن شیر در لیوان را آموزش دهید. سپس به او کمک کنید تا شیرهای ریخته شده را پاک کند. به این ترتیب او اعتماد به نفس برای انجام کارهای جدید را پیدا می کند.
    .
    
    · توقعات خود را با او در میان بگذارید:
    کودک در این سن بسیار فعال و پر جنب و جوش می باشد. شما برای آموزش رفتار صحیح به او باید به زبان خوش بگویید که چه توقعاتی از او دارید. به عنوان مثال اگر کودک شما شروع به دویدن از این سر خانه تا آن سر خانه می کند، خیلی آرام به او بگویید: "عزیزم تو خانه راه برو. وقتی رفتی بیرون می تونی بدوی". حال جملۀ قبل را با این جمله مقایسه کنید " آنقدر توی خانه ندو!" با اینکه هر دو جمله یک پیام را می دهند ولی می بینید که جملۀ لول بسیار مثبت تر از جملۀ دوم است.
    وقتی که می خواهید عمل کودکتان را تصحیح کنید، به یاد داشته باشید که درباره رفتاری که او باید تغییرش دهد صحبت کنید نه درباره خود او. اگر که در مورد او به صورت منفی صحبت کنید او کم کم باورش می شود که چیزی را که شما می گویید درست است. مثلاً وقتی که او کار ناشایسته ای انجام می دهد مانند پرت کردن اسباب بازی هایش در خانه، هیچ وقت به او نگویید که او بچه بدی است چون که اسباب بازی هایش را پرت کرده بلکه بگویید که پرت کردن اسباب بازی هایش کار خوبی نیست. سپس می توانید به او یک توپ نرم بدهید و بگویید اگر می خواهی چیزی را پرتاب کنی می توانی از توپت استفاده کنی.
    کودکان با تکرار، هر چیز تازه ای را یاد می گیرند. بنابراین برای اینکه رفتار درست را به آنها یاد دهید باید که بر خوب بودن آن رفتار تأکید کنید و مرتب آنرا برای او تکرار کنید. نکته مهم این است که در این میان خونسردی خود را از دست ندهید و همواره با کلام و انگیزه مثبت او را به سمت کار خوب راهنمایی کنید.
    .
    
    · نظارت داشتن بر بازی ها و فعالیتهای کودک:
    با اینکه از حدود سن 2 سالگی تا پیش دبستانی کودک در مقایسه با کودک نوپا بیشتر متکی به نفس می باشد، اما همچنان به نظارت و پشتیبانی شما نیاز دارد. به او فرصت دهید ال در محیطی امن بتواند پیرامون خود را کاوش کند و نه تنها چیزهای جدید یاد گرفته بلکه استقلال خود را نیز به دست آورد. به عنوان مثال می توانید به او اجازه دهید که سه چرخۀ خود را در پیاده روی جلوی منزل تا در خانۀ دو همسایه آن طرف تر براند. در حالی که شما هم دم در ایستاده و او را نظارت می کنید، او نیز احساس می کند که عملی را مستقل از شما دارد انجام می دهد.
    .
    
    · ایجاد روتین برای کارهای روزانه او:
    کودک در این سن هنوز نمی تواند زمان را تشخیص دهد. ولی اگر شما برنامه ثابتی برای روز او چه در خانه چه در مهد کودک داشته باشید کودک از اینکه می داند در هر مرحله روز چه اتفاقی می افتد آرامش می یابد. او از اتفاقات نابهنگام که برنامه روزمره اش را تغییر دهد خوشش نمی آید و همین امر ممکن است موجب بدخلقی و بداخلاقی او شود. یکی از دلایل دیگر برای آشفتن کودک، آماده شدن در صبح برای رفتن به مهد کودک است. بهترین راه حل این است که صبح زودتر از خواب بیدار شوید و او را نیز بیدار کنید. به این ترتیب او فرصت کافی دارد تا خود لباسهایش را به تن کند و این احساس استقلال او را خشنود می کند.
    .
    
    
    ابزارهای تربیتی:
    1- ایجاد الگوی تربیتی
    2- تعریف و تمجید کردن
    3- دور کردن و منفرد گذاشتن کودک
    4- ایجاد وقفه درکاری که کودک می کرده است (Time out)
    5- منحرف کردن توجه او
    6- تغییر مسیر بازی یا فعالیت کودک
    7- نادیده گرفتن عمل کودک
    8- تشویق
    9- به خوبی گوش دادن
    10- نتیجه منطقی و طبیعی
    .
    
    1- ایجاد الگوی تربیتی:
    کودک در این سن عاشق این است که کارهای بزرگترها را تقلید کند. بنابراین بسیار در عادات روزمره اتان دقت کنید. اگر می خواهید کودکتان با کودکان دیگر مهربان باشد و یااینکه در خوردن میوه و سبزیجات پیش قدم شود، اطمینان حاصل کنید که راه چگونگی انجام این کارها را به او نشان دهید. در مورد کارهایی که انجام می دهید با او صحبت کنید و برای او به طور ساده توضیح دهید که تفاوت میان کار خوب و بد چیست. همچنین کودک شما بسیاری از رفتارهایش را از کودکانی که در اطرافش هستند یاد می گیرد. بنابراین مطمئن شوید که همیشه یک بزرگسال در جمع بازی کودکان حضور دارد تا بازی ها و رفتار آنها را نظارت کند. همچنین با رفتار خود به او، در گروه بازی کردن و تقسیم اسباب بازیها را نیز داد دهید.
    .
    
    2- تعریف و تمجید کردن:
    تعریف و ستایش به موقع از کودک به یاد گرفتن، مستقل شدن و معتمد به نفس شدن او کمک می کند. کلید ستایش موفق در این است که کودکتان را مانند یک مربی ورزش که تیمش را تشویق می کند، تشویق کنید نه مانند تماشاچی های دور زمین بازی. یک تماشاچی هنگام تشویق تنها به اینکه کار به خوبی انجام گرفته است اشاره می کند ولی یک مربی نکات قوت تیمش را به آنها یاد آور می شود و خاطر نشان می کند که به این دلایل آنها کار را به خوبی انجام داده اند. شما نیز برای کودکتان باید با استفاده از کلمات خاص او را تشویق کنید تا کم کم به او اعتماد به نفس را القاء کنید. بعنوان مثال هنگامی که نقاشی او را می بینید بگویید "چقدر نقاشی قشنگی کشیدی. تو با استفاده از رنگ زرد و سبز و نارنجی یک شکل خیلی رنگ به رنگ و قشنگ درست کردی. به من بگو چه جوری اینقدر نقاشی قشنگ کشیدی؟". این جمله خیلی بیشتر بر کودک اثر دارد تا اینکه تنها به او بگویید " نقاشیت خیلی قشنگ است."
    .
    
    3- دور کردن و منفرد گذاشتن کودک:
    وقتی که کودک به سمت خیابان می رود و یا نزدیک است که در ظرف سفید کننده (وایتکس) را باز کند، در این هنگام دیگر وقتی برای پند و اندرز نیست. در این حال باید او را سریعاً از موقعیت خطرناک دور کنید. تا هنگامی که وضعیت به حالت ایمن باز گردد او را در بغل، کالسکه اش و یا تختش نگه دارید. ممکن است او به این حرکت شما با داد و فریاد و گریه مخالفت کند ولی وظیفه اصلی شما فقط ایمنی او است. پس از اینکه موقعیت خطرناک برطرف شد برای او توضیح دهید که چرا کاری که می کرده خطرناک بوده و چرا شما باید او را از آن کار دور می کردید.
    .
    
    
    4- ایجاد وقفه در کاری که کودک می کرده است (Time out):
    ایجاد وقفه درکاری که کودک می کند روش علمی تر و پخته تری نسبت به دور کردن و منفرد گذاشتن کودک است. ایجاد وقفه برای این است که کودک فرصت پیدا کند و خود را آرام کند. هنگامی که کودک رفتاری نادرست می کند و یا رفتارش غیر قابل کنترل است، او را برای چند دقیقه از محیط بازیش یا محیطی که در آن بوده دور کنید. معمولاً قانون برای ایجاد وقفه یک دقیقه برای هر سال تولد آنها می باشد یعنی برای کودک 3 ساله، او باید سه دقیقه دور نگه داشته شود. بعد از اینکه کودک را از بازی یا کاری که می کرده است دور کنید، او را به نقطه ای که برای او جذابیتی ندارد ببرید. در این سن می توانید او را تنها بگذارید ولی اگر او آن نقطه را ترک کرد دوباره او را به همان جا برده و زمان گیری را از اول شپوع کنید. پیش از اینکه زمان وقفه به سر رسد برای او توضیح دهید که برای چه او را از محیط بازی اش دور کرده اید. به عنوان مثال اگر یکی از هم بازیهایش را زده است، به او بگویید که «ما دوستانمان را نمی زنیم و تو که آنقدر بچه خوبی هستی باید بدونی که زدن درد دارد. حالا یادت می مونه که دیگر دوستانت را نزنی؟» سپس در حالیکه او را به بازی بر می گردانید از او بخواهی دکه از دوستش که او را زده عذر خواهی کند. این چند دقیقه ای که در بازی او وقفه ایجاد کرده اید به او فرصت می دهد که هم بتواند خودش را آرام کند و هم اینکه به کاری که کرده فکر کند و بداند که اگر باز هم بدرفتاری کند به این معنی است که در کاری که از آن لذت می برده وقفه ایجاد می شود. کودک در بسیاری از مواقع که بد رفتاری می کند خود متوجه نیست که کارش بد بوده و برای همین بسیار ضروری است که در هنگام استفاده از این روش حتماً برای او توضیح دهید که چرا این کار را می کنید و به او بگویید که بجای کار بدش چطور می تواند کار خوبی را انجام دهد.
    .
    
    5- منحرف کردن توجه او:
    این روش بیشتر در مورد کودک کم سن تر مناسب است مثلاً برای کودکان 2 تا 3 ساله. اگر کودک کاری را که شما نمی پسندید انجام می دهد، سعی کنید که با ایجاد یک سرگرمی دیگر برای او، او را از انجام کار نادرست باز دارید. بعنوان مثال فرزند شما هنگامی که دارید لباس های شسته شده را از ماشین رختشویی خالی می کنید، می خواهد سرش را داخل ماشین کند. در این صورت به جای اینکه سر او داد بزنید که این کار را نکن یکی از لباس ها را به او بدهید و بگویید «آفرین عزیزم بیا به من کمک کن و این لباس را تا کن" به این ترتیب هم به او فرصت دادید که از کاری که شما نمی خواهید انجام دهد قافل شود و هم اینکه او احساس می کند که با کک به شما اهمیت خاصی پیدا می کند.
    .
    
    6- تغییر مسیر بازی یا فعالیت کودک:
    بعضی اوقات کاری که کودک انجام می دهد غلط نیست بلکه نحوه ای که آن کار را انجام می دهد، نادرست است. در این صورت تغییر مسیر بازی یا فعالیت او چاره ساز می باشد. به این ترتیب با نشان دادن راه درست مسیر بازی او را تغییر می دهید. بعنوان مثال کودک شما یک خودکار بر می دارد و شروع به نقاشی و خط کشیدن روی یک کتاب می کند. در این حال، در حالیکه یک کاغذ در اختیار او می گذارید به او بگویید «کتاب برای خواندن است نه نقاشی کردن اگر می خواهی نقاشی کنی روی این کاغذ برای من یک شکل خوشگل بکش. آفرین گلم»
    به این ترتیب او می داند که شما مخالف نقاشی کردن او نیستید بلکه می خواهید که او در جای درست نقاشی کند.
    .
    
    7- نادیده گرفتن عمل کودک:
    هنگامی که رفتار ناشایست کودک برای خودش یا دیگران خطری ندارد، یکی از راههای موثر برخورد با آن اهمیت ندادن به او است. هدف این است که آنقدر به کودک توجه نشان ندهید تا او دست از کارش بردارد. کودک در این سن همواره در سبب جلب توجه شماست، بنابراین وقتی ببیند که شما رفتار او را نادیده می گیرید، خود به خود از انجام آن باز می ایستد. البته کلید موفق این کار در این است که هر گونه حمایت، ستایش و توجهی را از او دور نگه دارید. این روش به خصوص برای زمانی که کودک شما حرف ناشایست می زند و یا فحش می دهد بسیار مؤثر است. کاملاً سعی کنید هرگونه توجهتان را از او دور کنید و اگر دیدید که رفتار او واقعاً باعث آزردگی شما می شود می توانید از روش نادیده گرفتن فعال استفاده کنید. به این معنی که هیچ توجه مثبتی به او نکنید و تنها در مورد کاری که انجام می دهد به او گوشزد کنید بعنوان مثال می توانید بگویید «من دوست ندارم حرفهای زشت بشنوم این حرفها را برو توی حمام بزن طوری که من نشنوم» و یا «اگر می خواهی به این صورت فریاد بزنی برو توی اطاق خودت و در را هم ببند که من نشنوم» ولی به یاد داشته باشید که نباید خونسردی خود را از دست بدهید زیرا که عصبانی شدن خود یک نوع توجه منفی است و اگر کودک کار ناشایست خود را برای اینکه توجه شما را جلب کند انجام می داده است، او را به هدفش رسانده اید.
    .
    
    8- تشویق و پاداش:
    به یاد داشته باشید که در تربیت کودک اگر رفتار پسندیده او را پاداش دهید بسیار موثرتر است از اینکه رفتار ناپسند او را تنبیه کنید. سیستم پاداش یا «تقویت مثبت رفتار» روشی است که بزرگسالان می توانند توسط آن به کار مطلوب و پسندیده کودک پاسخ دهند. اگر شما کودکتان را پس از انجام کار خوب پاداش دهید، او دوباره آن کار را تکرار خواهد کرد. اینکه کودک را در زمان مناسب پس از انجام کار شایسته ای تشویق کنید و به او پاداش دهید بسیار مهم است. البته روش پاداش دادن به کودک نیز خود مهم می باشد.
    .
    
    دو نوع روش پاداش وجود دارد:
    پاداشهای انسی: مانند لبخند زدن، تعریف و تمجید، در آغوش کشیدن کودک، دست زدن و گوش کردن به او، همه این رفتارها باعث می شوند که کودک فکر کند که شخصی استثنایی است و به انجام کار خوب راغب شود. مثلاً اگر زمانی که او اسباب بازی هایش را از وسط اطاق جمع می کند به او لبخند بزنید و سرتان را به علامت رضایت تکان دهید، او می داند از اینکه او اطاق را تمیز کرده قدر دانی شده است و شما برای این کار او ارزش قایل هستید.
    .
    پاداشهای مادی: هنگامیکه به کودک بخاطر کار خوبش چیزهایی که او دوست دارد بدهید از پاداش مادی استفاده می کنید. این اقلام می تواند پول، شکلات یا آب نبات، اسباب بازی و یا ستاره و عکس برگردان باشد. همه اینها می توانند در تشویق کودک برای انجام کار خوب موثر باشند. اما باید دقت کنید که چگونه و با چه تکرری از این روش استفاده می کنید. زیرا اگر زیاد از این گونه پاداشها استفاده کنید کودک به آنها عادت کرده و انتظار دارد در مقابل هر رفتار مناسب چیزی از شما دریافت کند. همچنین او ممکن است کم کم از شما چیزهای بیشتری در مقابل کار خوبش درخواست کند. به این ترتیب کودک از کار خوب غافل شده و توجهش تنها به پاداش و جایزه ای که دریافت می کند خواهد بود. و حتی ممکن است در صورت عدم دریافت حایزه کار نادرست نیز انجام دهد. بنابراین سعی کنید تنها در شرایط خاص از این روش استفاده کنید.
    نکته دیگر این است که سعی کنید حتی المقدور از خوراکیها و غذا بعنوان جایزه استفاده نکنید. زیرا که این امر در آینده می تواند باعث ایجاد اختلالات تغذیه ای، سوء تغذیه و حتی چاقی مفرط در فرزندانتان شود.
    .
    
    9- به خوبی گوش دادن:
    خیلی اوقات کودک پس از آنکه از چیزی ناراحت می شود شروع به بد رفتاری می کند. در این صورت سعی کنید با او حرف بزنید و با دقیق گوش دادن به حرفش به او بفهمانید که احساسات او برای شما مهم است. اگر که شما به کودک فرصت صحبت بدهید و او بداند که به حرف او گوش می دهید، شروع به حل و فصل ماجرا کرده و به وجود مشکل پی می برد و چه بسا که خود راه حلی را نیز پیشنهاد کند. کودک در این سن برای حل کردن مشکلاتش مهارت کافی ندارد. شما با خوب گوش کردن به حرف او به او کمک می کنید که این مهارت را بدست آورد. البته این روش برای سنین مختلف متفاوت می باشد. مثلاً یک کودک 3 ساله می تواند مشکلش را به شما بگوید ولی شاید نتواند راه حلی را برای آن مطرح کند. بنابراین شما باید با او صریح باشید و راه حلی را در جلوی روی او قرار دهید. ولی در مورد یک کودک 5 ساله اگر شما حوصله به خرج دهید و او را در جهت درست راهنمایی کنید او خود نیز ممکن است با پشنهاد و راه حلی درست شما را غافلگیر کند.
    .
    
    10- پیامدهای منطقی و طبیعی:
    پیامدهای منطقی و طبیعی روش موثری است که کودک می تواند به ارتباط میان اعمال و نتیجه رفتارش را از طریق آن پی ببرد.
    پیامدهای طبیعی، نتیجه ای است که کودک بدون دخالت بزرگترها از رفتارش می گیرد. به عنوان مثال پیامد طبیعی پس زدن غذایش، گرسنه ماندن است یا پیامد طبیعی انداختن بیسکویت توی لیوان آب میوه اش خیس شدن بیسکویت است و او دیگر از آن نمی تواند لذت ببرد.
    هر چند که پیامدهای طبیعی در بسیاری مواقع برای تربیت کودک به خوبی می توانند استفاده شوند، در برخی از شرایط استفاده از آنها غیر عملی و خطرناک است. بعنوان مثال نشان دادن پیامدهای طبیعی به کودک که می خواهد وسط خیابان بدود غیر ممکن است زیرا ممکن است ماشین به او بزند. در این مواقع می توان از پیامدهای منطقی استفاده کرد تا به او کمک کنید رفتارش را تصحیح کند. پیامدهای منطقی به دخالت بزرگترها نیاز دارد. پیامد منطقی دویدن یک کودک 4 ساله وسط خیابان می تواند این باشد که شما دیگر به او اجازه بازی کوچه را ندهید. می توانید به او بگویید دیگر باید بریم توی خانه بازی کنیم. وقتی که تو بتونی بدون اینکه وسط خیابان بروی در کوچه بازی کنی آنوقت می توانیم دوباره بیاییم بیرون.
    .
    مثالهای زیر برای استفاده از پیامدهای منطقی در تربیت کودک است:
    · اشکان 3 ساله می گوید: «اه»، و ساندویج نون و پنیرش را به آن طرف آشپزخانه پرت می کند. مادر اشکان ساندویچ را برداشته و دور می اندازد. پیامد منطقی اینکه اشکان تا هنگام شام باید بدون غذای میان روزی سر کند.
    .
    · شقایق 4 ساله از اینکه با پازل هایش بازی کند بسیار لذت می برد ولی هیچ گاه برای جمع کردن آنها کمک نمی کند. مربی مهدکودک شقایق، پازل ها را از جلوی او جمع می کند و در کمدی می گذارد که او نتواند به آنها دست پیدا کند و به او می گوید «شقایق» هر وقت که خواستی به من در جمع کردن پازل ها کمک کنی، اونوقت من دوباره آنها را بیرون می آورم تا بتوانی باهاشون بازی کنی.
    .
    · علی 5 ساله و دختر خاله اش آتوسا 4 ساله تمام مدت در هنگام بازی با هم دعوا می کنند. مادرهایشان بهشان می گویند: "مثل اینکه شما دو تا نمی خواهید با هم بازی کنید. یک بازی را انتخاب کنید تا با هم دوستانه بازی کنید، در غیر اینصورت هر کدامتان در اطاقی جدا باید بازی کنید."

با روند تکامل کودکمان اشنا شویم

 

مهمترین نكته ای كه باید در مورد رشد و تكامل كودك خود به یاد داشته باشید این است كه كودكان با سرعت های متفاوتی رشد می كنند. مانند تمام كودكان ، فرزند شما نیز در زمان مقتضی می خندد ، سرش را نگه می دارد و اشیاء را به چنگ می گیرد. اما این را بدانید كه كودك شما یك انسان منحصر به فرد است . او اعمال خود را صرفاً به این دلیل كه در كتابی بیان شده یا شما از او می خواهید و انتظار دارید ، انجام نمی دهد. " زمان مناسب " برای او هنگامی است كه آمادگی انجام كاری را پیدا كرده باشد . شما نمی توانید سرعت رشد و تكامل كودك را بیشتر كنید ، اما اگر به اندازه كافی عشق ومحبت و توجه به او نشان دهید ، دقیقاً چیزی را به او داده اید كه احتیاج دارد .

تكامل كودك شما جدا از جهان پیرامون او اتفاق نمی افتد ، او زمانی درس های لازم برای زندگی را می آموزد كه بخشی از این جهان باشد . حضور شما، والدین شما ، خواهران و برادران دیگر، دوستان و اعضای فامیل همه برای آموزش و تكامل او اساسی هستند . او نه تنها به آموزش ، بلكه به عشق و تشویق و حمایت اطرافیان نیز نیازمند است تا هرچه بیشتر شكوفا شود . همچنان كه كودك بیشتر و بیشتر رشد و تكامل  می یابد، مهارت های شما نیز به عنوان والدین ، متناسب با نیازها و احتیاجات او افزایش می یابد. تا هنگام چهار ماهگی كودك ، احتمالاً  توانسته اید یك برنامه روزانه شامل غذا دادن ، پوشك كردن ، بیرون بردن برای پیاده روی و هواخوری در پارك ، حمام كردن و خواباندن او تنظیم كنید.

روند تكامل

تكامل روندی خطی نیست . در برخی موارد به نظر می رسد كودك شما به عقب برگشته . برای مثال ، ممكن است كودك شما كه همیشه درطول شب به خوبی می خوابیده برای چند شب متوالی، ناگهان نیمه های شب بدون هیچ علت خاصی هرسه- چهار ساعت یك بار از خواب بیدار شود . به این ترتیب به نظر می رسد كه تكامل اوسیری روبه عقب داشته ، اما این روند تكامل در واقع رو به جلو است ؛ زیرا یكی دو هفته بعد متوجه می شوید كه هشیارتر شده و بهتر به اطرافیان خود پاسخ می دهد و در طول روز كمتر نیاز به خواب دارد .

اثر تولد بر كودك

انتقال از محیط داخل رحم به فضای اتاق زایمان ، تغییرات زیادی را در دستگاه های بدن نوزاد ایجاد می كند كه متعاقب این تغییرات نیازهای جدیدی نیز برای وی به وجود می آورد . مشخص ترین تغییر،  تنفس خود به خود و مستقل نوزاد است . در مدتی كه نوزاد در رحم است، ریه های وی انباشته از مایع آمینوتیك است ، این مایع در اثر فشاری كه هنگام عبور جنین از كانال زایمان بر روی قفسه سینه وی وارد می شود، خارج می گردد. با خروج نوزاد از رحم ، نخستین تنفس صورت گرفته و بلافاصله بعد از اولین عمل دم ، گردش خون جنین متناسب با نیاز نوزاد به اكسیژن در خارج از رحم ، تطابق می یابد . نوزادانی كه از طریق سزارین به دنیا می آیند. گاه برای پاكسازی ریه هایشان از مایع آمینوتیك باقیمانده ، نیاز به كمك دارند ؛ زیرا این نوزادن تحت فشار عبور از كانال زایمانی قرار نمی گیرند و طبیعتاً ریه های آنها به خوبی تخلیه نمی شود . همچنین داروهای بیهوشی به كار رفته در طی سزارین می تواند به طور موقت باعث مشكل در عمل تنفس شود. اگر كودك تحت بیهوشی عمومی به دنیا آمده باشد ، ممكن است مثل خود شما تا چند ساعت پس از زایمان كمی گیج و خواب آلوده باشد.

آنچه نوزاد حس می كند

تماس ناگهانی هوا با پوست نوزاد برای حواس وی مانند یك شوك است . درواقع ، نوزادان اغلب در نخستین لحظات تولد ، بیشتر از هر زمان دیگری در طی روزهای نخست ، هوشیار هستند . اگر براثر زایمان ، بیش از حد خسته نیستید و كودك شما نیز هوشیار است ، از فوائد این زمان طلایی حداكثر استفاده را بكنید . او دراین زمان نسبت به لمس پوست شما ، صدا و گرمای شما بسیار حساس است . این دقایق نخستین،  فرصتی استثنایی برای  شما و كودكتان است تا با یكدیگر آشنا شوید . اما اگر این فرصت دست نداد نگران نباشید ، زمان زیادی در هفته ها و ماههای بعد خواهید داشت.

وزن هنگام تولد

یكی از نخستین سؤالاتی كه پس از دانستن جنس نوزاد مطرح می شود، این است كه نوزاد چقدر وزن دارد . وزن هنگام تولد مهم است ؛ زیرا معیاری برای میزان سلامت نوزاد است. اما كودكان سالم با هر شكل و اندازه ای متولد می شوند . یك كودك 3  كیلوگرمی می تواند به اندازه یك كودك 4 كیلویی سرزنده و پرسرو صدا باشد . هیچ قانون خاصی در مورد وزن وجود ندارد. با این حال یك كودك كمتر از 5/2 كیلو گرم نیاز به توجه ویژه دارد ؛ زیرا وزن كم وی ممكن است به دلیل كمبود تغذیه مناسب در داخل رحم و یا سایرعوارض بارداری باشد .

عوامل بسیاری وزن نوزاد را تحت تأثیر قرار می دهند، ازجمله سلامتی و وزن شما درهنگام زایمان ، رژیم غذایی شما در طی بارداری ، عملكرد جفت ، ژنتیك ( والدین درشت اغلب نوزادان درشت تری دارند) ، جنس و نژاد.

كودك همچنین درطی اولین هفته بعد از تولد ، وزن از دست می دهد ( كاهش وزنی درحدود 5 تا 10 درصد وزن هنگام تولد طبیعی تلقی می شود) . در حدود دو تاسه هفته بعد، كودك مجدداً به وزن هنگام تولد برخواهد گشت .

آزمون آپگار

به محض تولد نوزاد ، یك پرستار آموزش دیده  و یا یك متخصص اطفال ، به كمك تست آپگار ، میزان سلامت كودك شما را ارزیابی می كند . این آزمایش یك تا پنج دقیقه بعد از تولد انجام می گیرد و هدف آن اطمینان از وضعیت كودك و احتمال نیاز وی به كمك های ویژه برای تطابق جدیدش است. برای انجام این آزمون ، معیارهای زیر اندازه گیری می شوند:

- تعداد ضربان قلب ،

- تنفس ،

- قوام عضلانی ،

- پاسخ های رفلكسی،

- رنگ پوست.

این تست تنها سنجشی از میزان سلامت عمومی نوزاد است و نمی تواند چگونگی سلامت وی را در حین رشد و یا شخصیت او را درآینده پیش بینی كند.

نمره گذاری آپگار

به هر كدام از معیارهای ذكر شده در بالا سه نمره ، داده می شود . نمره 2 نشان دهنده مناسب بودن معیار مورد نظر است . به عنوان مثال به ضربان قلب بالای 100 ضربه در دقیقه ، تنفس خوب و طبیعی و پوست ، هر كدام 2 نمره داده می شود. سپس این نمرات باهم جمع می شوند تا نمره كلی آپگار مشخص شود ( حداكثر نمره آپگار10 است ) .

اكثر نوزادان ، نمره آپگار 7 یا بالاتر دارند و تنها تعداد كمی 10 نمره كامل را به خود اختصاص می دهند . اگر نمرات آپگار كودك شما در اغلب موارد ذكر شده خیلی پایین باشد ( به عنوان مثال اگر تنفس وی نامنظم است ، ضربان قلبش پایین و رنگ پوستش پریده یا متمایل به آبی است)، به وی اكسیژن داده می شود. اگر بعد از تنفس داده شده ، آپگار وی همچنان پایین بماند، ممكن است جهت اقدامات پزشكی كامل تر به یك بخش مراقبت ویژه نوزادان انتقال داده شود. رشد جنین در انتهای بارداری تا حد زیادی بستگی به وضع اقتصادی و اجتماعی خانواده دارد. در صورتی كه مادر رژیم غذایی نامطلوب داشته باشد، سیگار بكشد، یا مصرف كننده مواد مخدر باشد وزن نوزاد كاهش می یابد .

نوزاد ممكن است از خیلی جهات باعث تعجب شما شود . برای مثال پوست اغلب نوزادان لكه لكه بوده و كمی آبی  به نظر می رسد. این مسئله امری طبیعی بوده و در طی چند روز آینده ظاهر نوزاد تغییرات زیادی می كند . وزن متوسط نوزاد حین تولد 2500 گرم تا 3400 گرم است و به عواملی مثل نژاد ، وضع اقتصادی خانواده ، جثه والدین ، تعداد زایمان های مادر و ارتفاع محل سكونت بستگی دارد.

به كودكان احترام بگذاريد، سپس از آنها انتظار احترام و برخورد منطقي داشته باشيد.

متخصصان علوم تربيتي معتقدند: قدم نخست براي تربيت اخلاقي كـودك، برخورد اخلاقي با اوست. حتمــا خودشما هم تجربه كرده ايد كه وقتي به تندي با كــودك رفتار مي كـــنيد چقدر حس لـــجاجت او گــل مي كـــنـد.

در واقع بايد گفت كمتر پيش مي آيد كه كودك در مقابل برخورد تند پدر و مادر، واكنش منطقي نشان دهد امـــا

برعكس در مواردي كه با كودك با احترام برخورد مي شود مي توان واكنش قابل قبولي از او ديد. البته نــــــبايد

انتظار داشت كه كودك در همه موارد پاسخ احترام را با احترام بدهد همانگونه كه بعضي بزرگترها هم مـــــمكن

است لزوما احترام را با احترام پاسخ ندهند. مساله اي كه وجود دارد اينكه در اينگونه موارد نبايد از بي احترامي

فرزندان چشم پوشي كرد زيرا با چشم پوشي نه تنها رفتار مناسبي نكرده ايم بلكه با رها كردن كودك به حــال

خود، به بلوغ فكري او هم كمكي نمي كنيم. پدر و مادر بايد در مقابل هر نوع بي احترامي و هر كلام زشــــت و

ناپسند كودك واكــــــنش مناسب و اصولي نشان دهند. به ايـــــن مثال كــــــتاب "روانشناسي رشد" اثر دكـتر

"توماس ليكونا" توجه كنيد:

" تامي كه پسر يازده ساله اي است در حاليكه مادرش با يكي از دوستان خود صحبت مي كرد براي برداشـتن

كيك وارد آشپزخانه شد. نزديك ناهار بود و از اين رو مادر تامي او را از بــــرداشتن كيك منع كرد. تامي با لـــحن

توهين آميزي واكنش نشان داد. مادر در توجيه حرفش دليل آورد اما بي فايده بود. پسر در يك چشم به هم زدن

قطعه كيكي را قاپيد و در حاليكه فرياد مي كشيد "الهي به جهنم بروي" از آشپزخانه بيرون دويد. مادر ســـــري

تكان داد و در حاليكه آه مي كشيد به دوستش گفت: "مساله سن اوست. بايد مدارا كنم. اين روزها بـــــــزرگ

كردن بچه كار ساده اي نيست. قبول نداري ؟"

قطعا اين واكــــنش مادر به بي احترامي فرزندش نمي تواند واكنش مناسبي باشد. چون كودك متوجه اشتباه

خود نمي شود و ممكن است در دفعات بعد از اين هم بدتر برخورد كند. از طرفي سرزنش كردن كـــــــودك هم

برخوردي منطقي به نظر نمي رسد چون سرزنش مي تواند علاوه بر برانگيختن حس لجاجت و انتقام جـــــــويي

در كودك، عواقب روحي - رواني نيز در دراز مدت براي او به دنبال داشته باشد.

در صفحه اول يـك كتاب روانشناسي يكي از خوانندگان كتاب با قلم مداد نوشته بود: "هيچ وقــــــت كــــودك را

سرزنش نكن. از او بپرس آيا اين كارت درست بود ؟ اين باعث مي شود كودك درباره عملي كه انجام داده بـــه

فكر بيفتد." كتاب را كه خواندم متوجه شدم اين جمله از دل اين كتاب روانشناسي استخراج شده و شايد از

همين روست كه بر دل هم مي نشيند.

علي اي حال براي اينكه به معجزه تاثير احترام به كودك بيشتر پي ببريد يك روز را با تمام توان در هر شرايطي با

كودك با احترام برخورد كنيد و در صورت برخورد غير منطقي او، سرزنش را كنار بگذاريد. فقط بگوئيد آيا اين كارت

درست بود ؟ مي توانيد از روش پدر يك دقيقه اي هم استفاه كنيد. ( در اصل نوزدهم به تفصیل آمده

است)

9 توصیه برای افزایش ضریب هوشی کودکان

شما دلتان می‌خواهد بچه‌های باهوشی داشته باشید یا نه؟ احتمالاً مثل هر پدر و مادر دیگری می‌گویید: بله. اما باهوش بودن، ذاتی است یا اکتسابی؟ سؤال اصلی بحث، همین است و جوابش این‌که:
با وجود تأثیر عوامل ژنتیكی در تعیین سطح هوش بچه‌ها، تازه‌ترین تحقیقات علمی نشان می‌دهند که به ‌كارگیری روش‌های معین، می‌تواند ضریب هوشی و سرعت یادگیری كودكان را افزایش بدهند. پس اگر دلتان می‌خواهد كودكانی باهوش داشته باشید ۹ توصیه زیر را جدی بگیرید.
۱) به كودكتان موسیقی بیاموزید
اگرچه شنیدن صدای طبلی كه كودك می‌نوازد، همیشه خوشایند و گوش‌نواز نیست اما به یاد داشته باشید یادگیری موسیقی یكی از راه‌های ارتقای سطح هوشی كودكان است. بر اساس مطالعات محققان دانشگاه تورنتو، فراگرفتن موسیقی به صورت منظم، در افزایش ضریب هوشی و بهبود عملكرد كودكان در مدرسه مؤثر است و هرچه سال‌های بیشتری صرف این كار شود، نتیجه بهتری حاصل خواهد شد. این بررسی نشان داده است كه یادگیری موسیقی در دوران كودكی، عامل تعیین‌كننده‌ای در بالا بردن سطح نمرات کودک در مدرسه و ارتقای سطح هوشی او در دوران بزرگسالی است. پس برای این‌كه به فرزندتان كمك كنید تا موتزارتِ درونی خود را آشكار كند، برای ثبت نام او در گروه‌های موسیقی مدرسه یا كلاس‌های خصوصی پیش‌قدم شوید.
۲) نوزادتان را از شیر مادر محروم نكنید
شیر مادر اولین و در عین حال، اساسی‌ترین غذای مغز است. تحقیقات دانشمندان بارها ثابت كرده است كه تغذیه با شیر مادر فواید بی‌شماری برای نوزادانِ در حال رشد دارد. شیر مادر مانع بروز عفونت‌های خطرناك در دوران كودكی می‌شود و ضروری‌ترین مواد غذایی بدن نوزاد را تأمین می‌كند. محققان دانماركی دریافته‌اند كه شیر مادر در پرورش نوزادانی سالم‌تر و البته باهوش‌تر، کاملاً مؤثر است. بر اساس این مطالعات، نوزادانی كه به مدت ۹ ماه از شیر مادر تغذیه كرده‌اند، در مقایسه با آن‌هایی که تنها یك ماه یا كمتر از این مدت از شیر مادر تغذیه شده‌اند، به میزان قابل‌توجهی باهوش‌ترند. نكته آخر این‌كه، تغذیه با شیر مادر اولین سرمایه‌گذاری برای ارتقای سطح سلامت كودك است؛ سرمایه‌گذاری بنیادینی كه سودی درازمدت به همراه خواهد داشت.
۳ ) فراموش نکنیدکه عقل سالم در بدن سالم است
بررسی‌های محققان دانشگاه ایلینویز نشان می‌دهد كه بین میزان تناسب اندام و عملكرد تحصیلی دانش‌آموزان، رابطه‌ای مثبت برقرار است. بر طبق این مطالعات، شركت در برنامه‌های ورزشی منظم، باعث تقویت حس اعتماد به نفس، تمایل به كار گروهی و رهبری در كودكان می‌شود. بنابر یافته‌های این پژوهش ۸۱ درصد زنانی كه مدیریت شركت‌های تجاری را بر عهده داشتند، در ورزش‌های گروهی مدرسه شركت می‌كردند. بنابراین به جای این‌كه بعد از شام به سراغ تلویزیون بروید، به فكر پیاده‌روی یا حتی توپ‌بازی با كودك خود باشید. او را تشویق كنید تا فعالیت بدنی منظمی داشته باشد و در برنامه‌های ورزشی مدرسه شركت كند.
۴ ) لازم نیست همیشه فرزندتان را از بازی‌های رایانه‌ای منع كنید
تعجب نكنید؛ درست است كه بازی‌های رایانه‌ای همیشه مورد انتقاد قرار می‌گیرند که خشن هستند و چیزی به كودك نمی‌آموزند و باعث انزوای آن‌ها می‌شوند؛ اما این شما هستید كه بازی‌ها را انتخاب می‌كنید. پس به سراغ بازی‌هایی بروید كه تفكر راهبردی و مهارت‌های برنامه‌ریزی را رشد می‌دهند و باعث تقویت كار گروهی و خلاقیت فرزندتان می‌شوند. شركت‌های تولیدكننده اسباب‌بازی‌های آموزشی (مثل لیپ فراگ) مشغول طراحی و تولید بازی‌هایی هستند كه برای رشد ذهنی و حرکتی كودكان و حتی نوپایان مفیدند. در پژوهش اخیر دانشگاه روچستر، معلوم شد کودکانی که اهل بازی‌های رایانه‌ای بودند، سریع‌تر از سایرین نشانه‌های تصویری را تشخیص می‌دادند. در انگلستان هم معلمان به استفاده از بازی‌های رایانه‌ای در كلاس‌های درسی خود روی آورده‌اند.
۵) هله‌هوله، ممنوع!
شكر، چربی‌های ترانس و غذاهای بی‌ارزش را از برنامه غذایی كودكتان حذف كنید و در مقابل، به دنبال جایگزین‌های سالم و مغذی دیگر باشید. تغذیه سالم، به ویژه در ۲ سال اول زندگی، اثرات شگفت‌انگیزی بر رشد ذهنی و حرکتی كودكان دارد. به عنوان مثال، هر كودكی برای رشد مطلوب بافت مغزی خود نیاز به آهن دارد؛ چراکه در صورت کمبود آهن، سرعت انتقال تحریكات عصبی کندتر می‌شود. تحقیقات بیانگر آن است که كودكانِ مبتلا به سوء تغذیه، به دلیل اختلال در مقابله با بیماری‌های عفونی و در پی آن غیبت از مدرسه، از همسالان خود عقب می‌افتند. پس به آن‌چه فرزندتان می‌خورد، توجه کنید و منتظر نمرات بهتر او باشید.
۶) كودكتان را كنجكاو بار بیاورید
به اعتقاد کارشناسان، والدینی كه كنجكاوی بیشتری نشان می‌دهند و فرزندان خود را تشویق می‌كنند تا چیزهای تازه یاد بگیرند و به دنبال ایده‌های جدید و بكر بگردند، درس مهمی به آن‌ها می‌آموزند: «كسب دانش ارزشمند است.» پس، همیشه از كودك سؤال بپرسید، مهارت‌های تازه یادش بدهید و او را به گردش‌های علمی ببرید تا حس کنجکاوی‌اش تقویت شود و بدین ترتیب، خودتان را هم در علایق و تفریحات او سهیم کنید.
۷) برایش کتاب بخوانید
به یاد داشته باشید که این روش، بارها امتحانش را پس داده؛ اگرچه ممکن است گاهی در روند پرشتابِ گرایش به شیوه‌های جدید، کم‌اهمیت تلقی شده باشد. با وجود این، کتاب خواندن مطمئن‌ترین و در عین حال، ارزان‌ترین راه برای ارتقای یادگیری و رشد ذهنی و ادراکی کودکان در سنین مختلف است. پس، از همان سال‌های نخست زندگی، برای کودکتان کتاب بخوانید و وقتی بزرگ‌تر شد، او را عضو کتابخانه کنید و قفسه‌های خانه را هم همیشه پر از کتاب نگه دارید.
۸) صبحانه را به خاطر بسپارید
سلسله تحقیقاتی که قدمتش به سال ۱۹۷۰ برمی‌گردد، ثابت کرده که خوردن صبحانه در تقویت حافظه، افزایش قدرت تمرکز و یادگیری، نقش مهمی دارد. کودکانی که صبحانه نمی‌خورند، در مقایسه با کودکانی که روز را با یک وعده کامل شروع می‌کنند، زودتر خسته می‌شوند، تحریک‌پذیرترند و دیرتر واکنش نشان می‌دهند. اما همه می‌دانیم که در زندگی پرمشغله امروز، خوردن صبحانه کامل همیشه مقدور نیست. با این حال، به خاطر داشته باشید که حتی یک لیوان شیر به همراه یک عدد بیسکویت می‌تواند تمرکز فرزندتان را در مدرسه برای ساعات طولانی حفظ کند.
۹) بازی‌های فکری را دست‌کم نگیرید
شطرنج، جدول، معما و چیستان، همگی تمریناتی هستند که مغز را برای تفکر سریع و هوشمند آماده می‌کنند. بازی‌هایی مثل جدول اعداد هم نوعی سرگرمی هستند که در تقویت تفکر راهبردی و توانایی حل مسأله و قدرت تصمیم‌گیری کودک، نقش دارند. ذهن فرزندتان را با این‌گونه معماها به چالش بکشید و از او در حل مسائل پیچیده کمک بخواهید.

تغذیه دوران بارداری

1. حتی اگر تغذیه خوبی داشته‌اید رژیم غذائی خود را متعادل‌تر کنید.


تقریبا" همه بانوان باردار به مقادیر بیشتری پروتئین، بعضی از انواع ویتامین‌ها و مواد معدنی مانند اسید فولیک و آهن و کالری برای دریافت انرژی نیاز دارند. غذاهای آماده را محدود کنید زیرا آنها فقط حاوی مقادیر زیادی کالری بدون ارزش غذائی هستند.


به خاطر داشته باشید که معنای بهتر خوردن همیشه بیشترخوردن نیست. شاید تعجب کنید اما شما فقط روزانه به 300 کالری بیشتر از قبل نیاز دارید یعنی در کل 2500 کالری روزانه. خیلی راحتتر از آن چیزی که فکر می کنید این 300 کالری اضافه به بدن شما می رسد.


2. از خوردن گوشت و ماهی خام و پنیرهای نرم بپرهیزید.


مطلقا" به غذاهای دریائی خام مثل سوشی خام یا صدف نزدیک نشوید. همچنین از شیر پاستوریزه نشده، پنیرهائی مانند کامبرت و فتا، گوشتهای کم پخته شده یا خام پرهیز کنید. بعضی از انواع ماهی شامل متیل جیوه می باشند ترکیبی که به نظر می رسد در دوز بالا برای مغز در حال رشد جنین و فرزند شما خطرناک است. توصیه این است که مصرف ماهی تن و نیز انواع کنسرو ماهی را به 340 گرم (معادل دو وعده) در هفته محدود کنید. در ضمن مراقب نظافت آشپزخانه‌تان باشید. همه موارد بالا می توانند منبع باکتری بوده و به فرزند متولد نشده شما آسیب برسانند.


نوشیدن الکل در زمان حاملگی می تواند باعث آسیبهای فیزیکی، اختلالات یادگیری و مشکلات احساسی در فرزند شما شود. بنابراین تعداد زیادی از متخصصین توصیه می کنند که در تمام دوران بارداری از خوردن مشروبات الکی خودداری کنید.


همچنین شما باید از خوردن نوشیدنی‌های کافئین دار تا حد امکان بپرهیزید. ممکن است که تحمل این روشهای تغذیه‌ای درماههای اول برای شما خیلی ناخوشایند و سخت باشد اما توجه داشته باشید که بعضی از مطالعات نشان داده اند که دریافت بیش از 4 فنجان قهوه در روز می تواند باعث سقط، وزن کم نوزاد و حتی مرده زائی شود. کافئین در چای، کولاها، شکلات و نوشیدنی های غیر الکلی و کاکائو نیز وجود دارد. به جای اینها دم کرده های بدون کافئین بیاشامید. البته بهترین روش این است که از نوشیدنیهای سالمتر مثل شیر کم چربی، آب میوه های خالص و یا یک لیوان آب با چند قطره لیمو استفاده کنید.


3. از قرص های ویتامین و مواد معدنی استفاده کنید.


در یک دنیای ایده آل و کامل، بدون وجود تهوع‌های صبحگاهی و ویارهای شدید، یک برنامه غذائی خوب و کامل باید شامل کلیه موادی باشد که شما در دوران بارداری به آن نیاز دارید. اما در دنیای واقعی ما، دریافت قرص‌های ویتامین به همراه مواد معدنی می تواند تضمین‌کننده این باشد که شما همه مواد غذائی مورد نیاز خود را دریافت می‌کنید. مطمئن شوید که داروی شما حاوی 600 تا 800 میکروگرم اسید فولیک است زیرا کمبود این ویتامین گروه B‌ می تواند باعث نقایصی در لوله عصبی جنین مانند اسپاینا بیفیدا شود. در ماههای بعد شما معمولا احتیاج به دریافت آهن و کلسیم خواهید داشت تا مطمئن شوید که مقادیر مورد نیاز از این مواد را دریافت می‌کنید.


افرادی که رژیم گیاهخواری داشته و یا مشکل پزشکی خاصی مانند دیابت، دیابت حاملگی، کم خونی و سابقه تولد نوزاد با وزن پایین را دارند باید با پزشک‌شان در مورد نوع ویتامین ها و مواد معدنی مورد نیاز خود مشورت کنند.


همواره به خاطر داشته باشید که بیشتر همیشه بهتر نیست. از خوردن مقادیر زیاد ویتامین ها و مواد معدنی بپرهیزید زیرا این عمل می تواند به فرزند در حال رشد شما آسیب بزند.


4. در دوران حاملگی رژیم نگیرید.


رژیم گرفتن در دوران حاملگی به شدت برای شما و جنین‌تان خطرناک است. بسیاری از رژیم های کاهش وزن همراه با کاهش دریافت آهن، اسید فولیک و بسیاری از ویتامینها و مواد معدنی مورد نیاز می باشد. به یاد داشته باشید که افزایش وزن یکی از نشانه های مهم حاملگی طبیعی است. احتمال به دنیا آوردن نوزاد سالم در بانوانی که خوب غذا خورده و افزایش وزن طبیعی دارند بیشتر است. بنابراین اگر شما با خوردن غذاهای تازه و سالم و مقوی در حال اضافه کردن وزن هستید نگران نشوید، شما باز هم بزرگتر و چاق تر خواهید شد.


5. توجه داشته باشید که به تدریج افزایش وزن پیدا کنید.


به طور کلی، اگر وزن شما پیش از حاملگی مناسب بوده شما باید بین 11تا 15 کیلو گرم اضافه وزن پیدا کنید. اگر شما کمی کمبود وزن داشته اید می توانید قدری بیشتر مثلا 5/12 تا 18کیلوگرم وزن اضافه کنید و اگر وزنتان بالا بوده باید قدری کمتر و بین 7 تا 5/11 کیلوگرم وزن اضافه کنید. اگر شما کوتاه قد هستید (157 سانتیمتر و یا کمتر) یا در دوران نوجوانی هستید و یا بیشتر از یک جنین دارید باید در مورد افزایش وزن مناسب با پزشک خود مشورت کنید. این که چه زمانی افزایش وزن پیدا کنید تقریبا" به اندازه میزان آن مهم است. کمترین اضافه وزن باید در سه ماهه اول باشد، بین 900 گرم ت 2 کیلو، و بعد به تدریج وزن شما اضافه‌تر شود؛ بیشترین اضافه وزن باید در سه ماهه آخر یعنی زمانی که جنین بیشترین رشد را دارد، اتفاق بیافتد، حدود 450 گرم در هر هفته.


6. هر چهار ساعت یک بار، یک غذای کم حجم میل کنید.


حتی اگر شما سیر باشید ممکن است فرزند‌تان گرسنه باشد؛ بنابراین سعی کنید که هر 4 ساعت یک بار چیزی میل کنید. اگر ویار دارید یا حالت تهوع یا سوزش سر دل یا سوء هاضمه، خواهید دید که دریافت 5 یا 6 وعده غذا با حجم کم بسیار قابل تحمل‌تر است تا خوردن سه وعده غذای پر حجم. هیچ کدام از وعده های غذائی خود را حذف نکنید، ممکن است که شما گرسنه نباشید اما فرزند شما مرتبا به مواد غذائی نیاز دارد.


7. گاهی با خوردن مواد شیرین مورد علاقه تان از خودتان پذیرائی کنید.


اگر چه غذاهای فرآوری شده و میان وعده های بسته بندی شده موجود در بازار و دسرهای شیرین نباید جزو مواد غذائی همیشگی شما باشند، اما این دلیل نمی شود که در دوران بارداری از همه خوراکیهای مورد علاقه خود چشم‌پوشی کنید. بعضی از جایگزین‌های خوب در این مورد می تواند شامل: یک دسر موزی، شربت بدون چربی و یخ زده میوه ها و یا ماستی که با بیسکویت مخلوط شده است باشد. اما یادتان باشد که اگر تسیلم وسوسه شدید و گاهی شیرینی، کیک و یا چیز مشابهی خوردید خودتان را سرزنش نکنید چون مقدار کمی کیک یا شیرینی اصلا به شما و فرزندتان صدمه نمی زند.

کودک 6 ساله

كودك 6 ساله شما در اين مرحله
حتي كساني كه به راحتي خوابشان مي گيرد هم گاهي اوقات دچار بي خوابي مي‌شوند. ممكن است فرزندتان به محض اين كه سرش را بر بالش گذاشت، تمامي اضطراب هاي آن روز ذهنش را به خود مشغول كنند. آيا حتي وقتي كه از خوابيدن مي‌ترسد هم بايد به جاي خواب خود برود؟ اگر برادرش بفهمد كه توپش را گم كرده است، چه مي‌كند؟ اين اضطراب را به بدن در حال رشد و روز پرمشغله اش اضافه كنيد. اگر فرزندتان از رفتن به رختخواب امتناع مي‌ورزد، دليل اين كار را ازش بپرسيد. او ممكن است دليل ديگري را بياورد؛ شايد او خسته نيست يا از تاريكي مي‌ترسد. فعاليت فيزيكي بيشتر، كم كردن مصرف كافئين يا برطرف كردن ترس  مي‌تواند به او كمك كند تا به خواب برود.
اغلب كودكان به خوبي به ساعت تعيين شده براي رفتن به رختخواب پاسخ مي‌دهند. حدود يك ساعت مانده به وقت خواب فرزندتان، به او اجازه ندهيد تلويزيون ببيند، بازي هاي رايانه اي بكند و فعاليت شديد داشته باشد؛ چرا كه اين چيزها به جاي آرام كردن كودك موجب هيجان زدگي بيشتر و بي‌خوابي او مي‌شوند. ممكن است فرزندتان ترجيح دهدبرايش كتاب بخوانيد يا در آغوشش بگيريد و با او صحبت كنيد. صحبت كردن روشي عالي براي درك كردن او و زماني مناسب براي او است تا خود را از زير بار نگراني هايي كه ممكن است بيدار نگهش داشته باشند، خارج كند.

زندگي شما در اين دوران
آيا مي‌خواهيد وقت بيشتري را در كنار خانواده سپري كنيد؟ بعضي از خانواده ها در طول هفته يك شب را صرفاً به خانواده اختصاص مي‌دهند و در آن همه مشغله هاي شخصي و كاري خود را كنار مي‌گذارند. بعضي ديگر از خانواده ها در هفته شب هاي خاصي را به سينما يا رستوران مي‌روند. شايد شما بخواهيد شيوه مدرن را انتخاب كنيد: شب بدون وسايل برقي؛ در اين شب در حالي كه اعضاي خانواده با هم بازي مي‌كنند يا قدم مي زنند، كامپيوتر، تلويزيون،آيفون و هر نوع وسيله برقي ديگري بايد براي مدت زمان مشخصي خاموش شود.

یه قصه ی دیگه

به نام خدا

ماجرای تپلک  و زیرک

یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود

 

توی جنگل سبز،یک مدرسه  بود. در آن مدرسه حیوانات زیادی درس می خواندند.بچه های آهو،خرگوش، روباه، شغال،میمون،موش،فیل،طاووس،عقاب،کلاغ،کبوتر،هدهد و چندتا حیوان و پرنده ی دیگر هم بودند. خانم جغد، معلم خیلی خوبی بود. او به بچه ها خیلی چیزها یاد می داد: حساب، هندسه،تاریخ،جغرافی،خواندن و نوشتن و نقاشی و ورزش.

همه ی حیوانات مدرسه  را دوست داشتند و هر روزبا خوشحالی به مدرسه می رفتند و درس می خواندند. مبصر کلاس، یک بچه میمون کوچولوی بامزه به اسم زیرک بود.او توی همه ی کارها به خانم معلم کمک می کرد و کلاس را ساکت و مرتب نگه می داشت.

یک روز یک خرس قهوه ای از جای دوری به جنگل سبز آمد. او یک دختر داشت. اسم دخترش تپلک بود. تپلک دختر چاق و خنده رویی بود. خانم جغده، تپلک را کنارزیرک نشاند. زیرک که خودش لاغر و ریزه میزه بود، با دیدن هیکل چاق تپلک خنده اش گرفت و یواشکی زیر گوش تپلک گفت:« تو چقدر چاق و گنده ای! درست مثل یه بشکه ای، یه بشکه ای که حرکت می کنه!» تپلک چیزی نگفت و سرش را زیر انداخت و ساکت نشست. زنگ تفریح تمام بچه ها دور او جمع شدند.سیاه چشم که آهوی مهربانی بود، می خواست با او حرف بزند وبا او دوست شود؛ اما زیرک با صدای بلند به  تپلک خندید و گفت:«بچه ها نگاش کنید چه قدر چاق و خپله! مثل یه  بشکه می مونه!» بچه ها خندیدند و تپلک خجالت کشید و ناراحت شد.بعد  همه ی بچه ها از دور و بر تپلک کنار رفتند و او تنها گوشه ی حیاط ایستاد، چون کسی حاضرنبود با یک حیوان چاق و خپل که شکل بشکه بود ،دوست شود. وقتی مدرسه تعطیل شد، تپلک به خانه برگشت و با گریه  به مادرش گفت:« مامان من دیگه به  مدرسه نمیرم.میخوام توی خونه بمونم و تو کارهای خونه کمکت کنم. من این مدرسه و بچه های شیطون رو دوست ندارم.»

مامانش وقتی فهمید که زیرک و بقیه ی بچه ها تپلک را مسخره کرده اند، خیلی ناراحت شد. رفت  پیش  خانم جغده و ماجرا را برایش تعریف کرد. خانم جغده گفت:« شما تپلک را به مدرسه بیارید، من مشکلشو حل می کنم.» خانم خرسه تپلک  را به مدرسه آورد و خودش به خانه  برگشت. تپلک با ناراحتی کنار زیرک نشست و سرش را پایین انداخت. خانم جغد که متوجه شده بود زیرک بیشتر از همه ی بچه ها، تپلک  را مسخره می کند فکری کرد و نامه ای نوشت و به زیرک داد و گفت:« پسرم، این نامه را بخون و به من کمک کن تا بتونیم به بچه ها یاد بدیم که دیگه تپلک رو مسخره نکنن...»

زیرک به گوشه ای رفت و نشست و نامه را باز کرد و خواند.خانم جغد نوشته بود:« زیرک عزیز، به کمکت احتیاج دارم.حتماً تو هم فهمیدی که از دیروز که تپلک  به این مدرسه آمده، بچه ها آزارش داده اند و مسخره اش کرده اند؛ برای همین مدرسه را دوست ندارد. تو پسرزرنگی هستی و می توانی به بچه ها بگویی که قیافه ی یک شخص نمی تواند نشان دهنده ی اخلاق و شخصیت او باشد. اگر تپلک چاق است و هیکل درشتی دارد، اما در عوض بسیار مهربان و خوش اخلاق است. اگر تو به بچه ها یاد بدهی که با تپلک مهربان باشند، دیگر کسی او را اذیت نخواهد کرد و او هم مدرسه را دوست خواهد داشت. از تو به خاطر همکاری با خودم تشکر می کنم.معلم تو: خانم جغد»

زیرک نامه را چندین بار خواند و فکرکرد.فهمید  که خانم جغد متوجه شده که او تپلک را ناراحت کرده است. از خودش خجالت کشید وتصمیم گرفت دیگر کسی را مسخره نکند. همان روز رفتارش با تپلک عوض شد، با او دوست شد و دیگر او را مسخره نکرد. بقیه بچه های مدرسه هم از او یاد گرفتند که با تپلک مهربان باشند.چند روز گذشت. تپلک  به مدرسه علاقه مند شد و هر روز با خوشحالی به مدرسه می آمد. زیرک و بچه ها به او یاد می دادند تا ورزش کند، چون می خواستند به او کمک کنند تا لاغر شود.آخر سال تپلک کمی لاغر شده بود و دوستان زیادی هم داشت. حتماً شما هم فهمیدید که چرا تپلک به مدرسه علاقه مند شد،مگرنه؟ خانم جغده هم با خوشحالی به بچه ها درس می داد و خدا را شکر می کرد که همه ی شاگردانش بچه های خوب و حرف شنو و مهربانی هستند.

قصه ی ما به  سر رسید، کلاغه  به خونه ش نرسید.

تربیت است و هزار تدبیر

به نام انکه بودنمان یادی است

تربیت تربیت است و هزار تکنیک و هزار تدبیر. اما به نظر شما تدبیرهای صحیح و پرکاربرد کدامند. با کدامین روش می توانیم رفتارهای مثبت را ایجاد کنیم، آنها را تقویت کنیم تا افزایش یابد و با کدامین روش ها می توانیم رفتارهای منفی را به حداقل و  سطح مطلوب برسانیم. بسیاری از والدین فکر می کنند که برای حذف و کاهش هر نوع رفتار غیرمطلوب که مورد دلخواه آنان نیست و یا به مصلحت تربیت کودک نمی دانند باید از طریق روش هایی اقدام کنند که با ایجاد خاطره ای منفی یا مقدار کمی از آسیب روحی او را مجبور به ترک عمل ناشایست کنند. اما روانشناسان روش هایی را پیشنهاد می کنند که می توان آنها را روش مثبت برای کاهش رفتار دانست. روش هایی که ما به تشویق می پردازیم اما تشویق رفتارهایی خاص . در این مبحث سعی داریم چهار روش را به شما معرفی کنیم که در ظاهر تشویق کننده است اما می تواند رفتارهایی را به اتمام برسانند. این تکنیک ها عبارتند از: ۱- تقویت تفکیکی نرخ های کم رفتار  2- تقویت تفکیکی رفتارهای دیگر  3- تقویت تفکیکی رفتار ناهمساز  4- اشباع
لازم به تذکر است که هرگونه تشویق کردن و استراتژی که رفتاری را در فرد افزایش دهد در روانشناسی به تقویت مشهور است.
کودک۱- تقویت
تفکیکی نرخ های کم رفتار: در این روش ابتدا سعی کنید رفتاری را که تمایل دارید در کودک خود کاهش دهید به طور مشخص برای خود تعریف نمایید. به علاوه میزان حضور مطلوب این رفتار نیز از نظر والدین باید مشخص شود و سپس به کودک توصیه شود که رفتار خود را تا میزان مطلوب آن کاهش دهد تا جایزه بگیرد یا به اصطلاح تقویت شود. همچنین می توانید به جای تعداد دفعات تکرار رفتار به فواصل رفتاری تکیه کنید و او را تشویق کنید تا حداقل رفتار خود را در فاصله زمانی معین بروز دهد. فرض کنید کودک شما عادت دارد تا در حین مطالعه دروس به بازی، سرگرمی یا صحبت کردن بپردازد. این رفتار در صورتی که به اندازه باشد نامطلوب نیست لذا به فرزندتان توصیه می کنید در صورتی که پس از هر ۴۵ دقیقه مشق نوشتن به فعالیت های غیردرسی بپردازد مورد تشویق قرار می گیرد. در این صورت شما به این نوع تقویت تفکیکی با شرط زمان پرداخته اید. در نوع تقویت پاسخدهی با نرخ کم شما می توانید به فرزند خود در صورتی تقویت ارائه دهید که به عنوان مثال در کل زمان مطالعه خود در یک روز چهار بار به فعالیت غیردرسی بپردازد. تاثیر کلی این نوع روش به آرامی ظاهر می شود و تا کاهش رفتار باید بردبار بود. ۲- تقویت تفکیکی رفتارهای دیگر: در این روش برای حذف رفتار نامطلوب به فرزندتان می آموزید که در صورت انجام دادن رفتارهای دیگر به جز رفتار نامطلوب مورد نظر مورد تشویق قرار گیرد. فرض کنید کودکی که در کلاس درس زیاد صحبت می کند زیاد از سر جایش بلند می شود و … به او می گویید در صورتی که در طول یک ساعت درسی رفتار خاصی را انجام ندهد مورد تشویق شما قرار می گیرد. به این صورت او برای دریافت جایزه رفتار نامطلوب را حذف می کند. تفاوت این روش با روش قبل این است که در مورد اخیر به حذف رفتار می پردازید و در روش قبل رفتار نامطلوب را تنها کاهش می دهید.
نکته خواندنی این است که لازم است زمان حذف رفتار را به تدریج افزایش دهید تا فرزندتان توان عمل کردن به آن را داشته باشد. مثلاً اگر می خواهید بدخطی را در کودک خود حذف کنید ابتدا با نوشتن یک صفحه دیکته خوش خط او را تشویق کنید و سپس به تدریج خوش خطی را در صورت فراگیر شدن در کل تکالیف تقویت کنید. البته عیب این روش این است که:
اول اینکه به او نمی گوییم چه کاری بکن تنها او را از کاری ناپسند دور می کنیم و دوم اینکه هر رفتار دیگر را بغیر از رفتار مورد پسند تشویق می کنیم و این در حالی است که ممکن است او به رفتارهای منفی دیگری روی آورد. مثلا در مورد صحبت کردن در سر کلاس ممکن است او برای دریافت تشویق این رفتار را حذف کند اما به رفتار های منفی دیگری روی آورد.  
در روش اشباع ما اجازه می دهیم تا کودک آنقدر به رفتار خود ادامه دهد که دیگر انگیزه ای برای ادامه نداشته باشد در این صورت به سیری خواهد رسید.۲- تقویت تفکیکی رفتار ناهمساز: در این روش ما تنها با تشویق کردن رفتاری که با رفتار مشخص مغایرت دارد می خواهیم تا فرزندمان از انجام رفتار خاص نامطلوب برحذر باشد. اگر کودک شما در هنگام بازگشت از مدرسه تاخیر دارد می توانید هر روزی را که بازگشت او به موقع صورت گرفت مورد تشویق قرار دهید. در این روش به دلیل دریافت جایزه و انجام رفتار مطلوب فرزندتان ناچار است تا رفتار نامطلوب را ترک کند.
۳- سیری یا اشباع: هر شخصی به این دلیل رفتار خاصی را ادامه می دهد که به نوعی برای او پیامد مثبتی را به دنبال دارد. در روش اشباع ما اجازه می دهیم تا کودک آنقدر به رفتار خود ادامه دهد که دیگر انگیزه ای برای ادامه نداشته باشد در این صورت به سیری خواهد رسید. فرض کنید شخصی که برای انجام عملی خاص سعی دارد با سر و صدا کردن و جیغ و گریه اجازه مادر را کسب کند. در این صورت اگر فرصت دهید تا او به جیغ و گریه ادامه دهد و در قبالش پیامد مثبتی را دریافت نکند و ادامه رفتار برایش جذابیت نداشته باشد  به اشباع خواهد رسید. در روش اشباع کودک از خستگی مفرط که ناشی از تکرار زیاد یک عمل است به بی انگیزگی می رسد. البته این روش در مورد رفتارهایی به کار می رود که انجام مکرر آن خود و دیگران را متضرر نسازد و همراه با روش های دیگر می تواند کارساز باشد. 
 

رابطه محبت‌آميز والدين با فرزندان، زمينه‌ساز بروز خلاقيت در آن‌هاست

 

 

 

يك متخصص مهندسي ذهن گفت: رابطه محبت آميز و محترمانه پدر و مادر با يكديگر و با فرزندان، زمينه‌ساز بروز خلاقيت در آن‌هاست

"عبدالوهاب فيروزي" روز يكشنبه در گفت و گو با خبرنگار ايرنا مركز استان تهران افزود: توجه كردن به جزئي‌ترين حركات، حرف‌ها و مهارت‌هاي فرزند كه معمولا از ديد والدين پنهان مانده است نيز در بروز خلاقيت در نوجوان نقش موثري دارد

 

وي اظهار داشت: تقويت اعتماد به نفس در فرزندان از طريق شنيدن فعال و بازتاب احساس و عقيده وي نيز زمينه بروز خلاقيت در نوجوان را فراهم مي‌كند.

فيروزي، موثرو ماندگارترين تشويق را چهره شاداب و لحن ملايم و مهربان والدين دانست و گفت: تشويق‌ها و تحسين‌ها بايد متوجه رفتارها و حرف‌هاي مشخص باشد و به صورت صفت‌هاي كلي بيان نشود

 

وي افزود: بهترين تشويق‌ها و تحسين‌ها نوع غير مستقيم آن است كه شامل گفتن خوبي‌هاي فرزندان به فاميل و دوستان و ايجاد تصوير مثبت اجتماعي از وي است

 

وي تصريح كرد: والدين حتي در صورت شكست و افت درسي فرزندان خود پس از واگذاري مسئوليت‌هاي شخصي به آن‌ها نبايد به سرزنش، تحقير، انتقاد، مقايسه، منت گذاشتن، نصيحت كردن و تهديد وي بپردازند بلكه بايد به توجه عاطفي خود ادامه دهند.

فيروزي افزود: در اين شرايط والدين بايد نكات مثبت فرزندان خود را برجسته كنند و فضايي از مهرباني، صميميت، احترام و اعتماد را در محيط خانواده بوجود آورند تا بتدريج شاهد خلاقيت‌هاي بي‌نظير بچه‌ها در غلبه بر شكست‌ها و رسيدن به استقلال و خودكفايي باشند

وي گفت: تذكر مداوم، سرزنش، نصيحت كردن، پيش بيني‌هاي منفي و گله و شكايت دائمي و انتظارات زياد و تلاش براي تغيير فرزند بدون ايجاد زمينه‌هاي مناسب به هر نيتي كه باشد سبب اصلاح رفتار نوجوان نمي‌شود، زيرا، خواسته‌ها و انتظارات ما زماني از سوي ديگري پذيرفته مي‌شود كه در بخش مثبت ذهن وي جاري شود

 

داستانی از مثنوی مولوی

هشتم مهرماه،  روز بزرگداشت مولانا جلال الدین محمد مولوی، شاعر نامدار است. درباره ی او سال های قبل   مطلبی نوشته ام که در آرشیو این وبلاگ موجود است. امروز به یاد این شاعر بزرگ که با قصه هایش، دنیایی از معانی و معرفت پیش روی خواننده می گشاید، نگاهی داریم به یکی از داستان هایش.

شاید این ضرب المثل  را شنیده باشید که می گویند با اگر گفتن کار درست نمی شود یا می گویند: در اگر نمی شود نشست.بعضی ها هم می گویند اگر را کاشتند، سبز نشد!فکر می کنید منظور از این ضرب المثل چیست؟چه وقت این ضرب المثل  را به کار می برند؟شاید این داستان  را در دفتر دوم مثنوی مولوی، خوانده باشید:

آن  غریبی خانه می جست از شتاب

دوستی بردش سوی خانه خراب

گفت او این  را اگر سقفی بدی

پهلوی من مر  تو را مسکن شدی

هم عیال تو بیاسودی اگر

در میانه داشتی حجره ی دگر

گفت آری، پهلوی یاران خوشست

لیک ای جان در اگر نتوان نشست

.....

این داستان را این چنین  هم نقل کرده اند:( این داستان را از سایت تبیان انتخاب کرده ام.)

 

روزی در شهری، مرد غریبی، وارد کاروانسرایی شد. از صاحب کاروانسرا خواهش کرد که جایی در کاروانسرا به او بدهد تا با زن و فرزندانش آن شب را به صبح برساند.

کاروانسرادار گفت: «پس زن و فرزندانت کجایند؟»

گفت: «بیرون کاروانسرایند!»

کاروانسرادار گفت: «گرچه جایمان بسیار تنگ است، اما چون در این شهر غریبی و جایی را نمی شناسی، من جایی به تو و زن و فرزندانت می دهم. برو و آن ها را به کاروانسرا بیاور!»

مرد غریب رفت و زن و فرزندانش را به کاروانسرا آورد. کاروانسرادار در گوشه ای از کاروانسرایش، پرده ای کشید و گفت: «بروید پشت آن پرده و تا صبح راحت باشید!»

مرد غریب، خود پیش کاروانسرادار رفت و در کنارش نشست، تا کمی با او صحبت کند و اطلاعاتی درباره آن شهر به دست آورد. کاروانسرادار پرسید: «می خواهید در این شهر بمانید؟»

مرد غریب گفت: «آری! فردا باید در جستجوی خانه ای برآیم برای زندگی!» کاروانسرادار پرسید: «شغلت چیست؟»

مرد غریب گفت: «کاسبی دوره گردم. مردی فقیرم. ولی راضیم به رضای خدا. بالاخره خداوند مهربان، نان بخور و نمیری می رساند و ما زندگی می گذرانیم. راضی به رضای یزدانیم. با همه بدبختی ها و دربه دری هایی که داریم، خودمان را خوشبخت می دانیم!»

کاروانسرادار که دلش به رحم آمده بود، گفت: «غم مخور برادر، خدا کریم است و رحیم است. اتفاقاً من خانه ای دارم در پشت همین کاروانسرا. چون تو برای یافتن خانه شتاب داری، می توانی فعلاً در آنجا با زن و فرزندانت زندگی بگذرانی تا بعد، خانه ای مناسب تر بیابی!.»

مرد غریب گفت: «چه بهتر از این؟ خدا تو را عوض بدهد!»

کاروانسرادار گفت: «پس، برو و بخواب. فردا صبح تو را به آنجا می برم و خانه را نشانت می دهم!»

صبح فردای آن شب، کاروانسرادار، مرد غریب را به خرابه ای برد و گفت: «این است خانه ای که شب پیش، حرفش را زدم!»

مرد غریب از دیدن آن ویرانه، دهانش از تعجّب باز ماند. کاروانسرادار گفت: «می دانم، می دانم چه فکری از سرت می گذرد. درست است که این خانه سقف ندارد...»

مرد غریب با تعجب گفت: «آری، اینجا که سقفی ندارد. در خانه بی سقف که نمی توان زیست!»

مرد غریب با تمسخر سرش را تکان داد و به فکر فرو رفت. کاروانسرادار نگاهی به مرد غریب انداخت وگفت: «من از تو بسیار خوشم آمده است و بسیار دوستت دارم. دلم می خواهد که تو در کنار من، پهلوی کاروانسرایم زندگی کنی و همسایه من باشی. البته اگر ...»

مرد غریب پوزخندی زد. نگاهی به آن ویرانه و نگاهی به کاروانسرادار انداخت وگفت: «دوست من، این خانه بسیار خوب است، اگر سقف داشته باشد. خوب است، اگر پنجره داشته باشد. خوب است، اگر در داشته باشد. ولی متاسفانه هیچ کدام از این ها را ندارد. در چنین خانه ای  هم که نمی توان نشست!»

روز جهانی عصای سفید

23 مهرماه روز جهانی عصای سفید

به نام خدا

 از زبان یک روشندل:

آی آدم ها،آدم های بینا، به من ترحم نکنید.نگویید بیچاره کور است،نمی بیند،دنیا در نظرش گوری تنگ و تاریک است.نه،چنین نیست ؛من هم می بینم اما نه با چشمانم ،من با انگشتانم می بینم.نقطه های برجسته زیر انگشتان من به کلمات مبدل می شوند؛کلمات را می خوانم،می خوانم و می خوانم  سرگذشت پسرکی را که روزی با دوچشم بینا  در کنار پدر و مادر و خواهر و برادرانش با شادمانی روزگار را سپری می کرد.پسرکی که عاشق دیدن آسمان و زمین و گل ها و گیاهان و زیبایی ها بود؛اما حادثه ای دلخراش نعمت بینایی را از او گرفت.دنیای پسرکوچولو تبدیل به زندان  شد.او دیگر پروانه ها را روی گل ها ندید.لرزش برگ ها روی شاخه های درختان را ندید.آسمان آبی،خورشید طلایی ،رودجاری و پرواز پرندگان را ندید.

پسرکوچولو غمگین شد.با خودش گفت:کاش می توانستم کتاب بخوانم و همه چیز را بدانم .اما کتاب ها را تنها آدمهای بینای باسواد می توانستند بخوانند پس او محکوم بود که بی سواد بماند.

سال ها گذشت.پسرکوچولو مرد جوانی شد؛مردی که پیوسته در شبی تاریک و ظلمانی می زیست.تا این که روزی دریافت که می تواند کاری بکند.او نقطه هایی را برای نوشتن در نظر گرفت و یک الفبای ساده،مخصوص نابینایان درست کرد.با آن نقطه ها،کلمات زیر انگشتانش جان می گرفتند.

چه روز بزرگی بود آن روز که فهمید با نقطه ها می تواند بخواند و بنویسد.حالا می توانست هر کتابی را که دوست دارد بخواند.او دیگر بی سواد نبود، پس کور هم نبود.او بر تاریکی چیره شد و هزاران نابینای دیگر را هم از ظلمت و تاریکی نجات داد.

امروز به خاطر همت و تلاش اوست که ما نابینایان می خوانیم و می نویسیم و باسواد می شویم و تا دنیا برپاست ،مدیون او خواهیم بود و او کسی نیست جز لوئی بریل مبدع خط مخصوص نابینایان که به نام او خط بریل نامیده شده است.

نام و یاد او تا ابد در قلب های نابینایان زنده است.روانش شاد.

23 مهرماه روز جهانی عصای سفید(نابینایان) بر همه ی روشندلان عزیز، مبارک باد.

یه قصه

به نام خدا

 

روزی روزگاری،پسری بود به اسم داوود که در دهکده ای با پدر و مادرپیرش زندگی می کرد.آنها خیلی فقیر بودند. داوود آرزو داشت  مسافرت کند و جاهای تازه را ببیند و چیزهای تازه یاد بگیرد و بتواند  پولی دربیاورد  و به پدر و مادرش کمک کند. برای همین از آنها اجازه گرفت تا به سفر برود. پدرش فقط 7 تا سکه  پس انداز داشت. سکه ها را به  داوود داد و گفت:« برو پسرم، خدا به همرات.امیدوارم  سفر بهت خوش بگذره و با دست پر برگردی.» داوود پدر و مادرش را بوسید و ازآنها خداحافظی کرد و به  راه افتاد. او رفت  و رفت تا به یک جنگل رسید. کنار جنگل یک کلبه بود. داوود که خسته و گرسنه بود، رفت و درِ آن کلبه را زد. پسری همسن و سال خودش دررا به رویش باز کرد. داوود سلام کرد و گفت:« من مسافرم، خسته و گرسنه ام،میشه یه کم آب و غذا به من بدید؟»پسر گفت:«بفرما، با ما ناهار بخور.» داوود وارد کلبه شد.یک مرد و یک  زن و یک  پسر کوچولو دور هم نشسته بودند و ناهار می خوردند. آنها به داوود هم آب و غذا دادند. آن مرد هیزم شکن بود و در کنار زن و دوتا پسرش در آن کلبه زندگی می کرد. گوشه ی کلبه یک حیوون نشسته بود و داشت خودش را  لیس می زد. داوود تا آن روز حیوانی مثل او ندیده بود. چشمهای درشت ِ براق و رنگ خاکستری داشت و میو میومی کرد. داوود از آن حیوان خیلی خوشش آمد و از زن و مرد پرسید:«این حیوونو به من می فروشید؟» مرد هیزم شکن جواب داد:« اگه 7 تا سکه بدی، می فروشم.» داوود 7 تا سکه ای را که پدرش بهش داده بود به آنها داد و خداحافظی کرد و همراه آن حیوان، به راه افتاد.او رفت تا به  شهری رسید که یک حاکم مهربان داشت و هر مسافری را که وارد شهر می شد، مهمان می کرد. داوود هم مهمان حاکم شد. وقتی میز غذا را چیدند، از گوشه  وکنار خانه ی حاکم چندتا موش کوچولو آمدند و روی میز پریدند و شروع کردند به خوردن غذاهای توی بشقاب مهمانها. برای همین کسی نمی توانست راحت غذا بخورد.در همان موقع حیوانی که  همراه داوود بود، به موشها حمله کرد  و همین که یکی دوتا از آنها را گرفت و قورت داد، بقیه ی موشها فرار کردند و به سوراخهایشان پناه بردند. حاکم از آن حیوان خیلی خوشش آمد.از داوود خواست که هزار سکه بگیرد و آن حیوان را به او بفروشد.داوود قبول کرد.یک کیسه پر از سکه های طلا گرفت و به شهر خودشان برگشت. با آن پول چندتا گاو و گوسفند و مرغ و خروس و غاز خرید و وضعشان خیلی خوب شد. به این ترتیب داوود به آرزویش رسید و توانست  به پدر و مادرش کمک کند و برای آنها زندگی راحتی فراهم کند. امیدوارم همان طور که داوود به آرزوش رسید،شما هم به آرزوهایتان برسید.قصه ی ما به سر رسید کلاغه به خونه ش نرسید.

راستی بچه ها یه سؤال دارم: میدونید اون حیوونی که داوود خرید و به شهر برد و به حاکم فروخت ، چی بود؟آفرین! درست گفتید.اون حیوون گربه بود. موش از گربه می ترسه و گربه دشمن موشه. تا قصه ی بعدی خدانگهدار.

1ول مهر ماه

به نام خدا

 روز اول ماه مهر، سپهر کوچولوبه مدرسه رفت و سر کلاس دوم نشست.کنار او یک پسر کوچولوی غمگین نشسته بود.سپهر از او پرسید:«اسمت چیه؟» پسرک جواب د اد:« پارسا.»سپهر گفت :« چرا ناراحتی؟» پارسا گفت:«آخه تازه به این مدرسه اومدم و هیچکس باهام دوست نیست.»

 سپهردست پارسا را گرفت و گفت: «غصه نخور خودم باهات دوست میشم. اسمم سپهره.»پارسا خوشحال شد و خندید.آن روز خانم معلم خیلی با  بچه ها حرف زد.گفت:« بچه های گلم، به کلاس دوم خوش آمدید. یادتونه پارسال کلاس چندم بودید؟»بچه ها جواب دادند: «کلاس اول.» خانم معلم گفت:«آفرین،امسال کلاس چندمی هستید؟» بچه ها گفتند: «کلاس دومی . »خانم معلم گفت:«بله بچه ها، پارسال کلاس اولی بودید و امسال کلاس دومی هستید.» سپهر که درست به حرف های خانم معلم گوش نمی داد و حواسش به دوست تازه اش بود، یک دفعه از جایش بلند شد و گفت:«خانم اجازه اسم دوست منم پارساله.» چندتا از بچه ها خندیدند. خانم معلم هم خنده اش گرفت و گفت:«چی گفتی؟اسم دوستت چیه؟» سپهر به پارسا اشاره کرد و گفت:«اسم دوستم پارساله.»خانم معلم باخنده به  پارسا گفت:«پسرگلم، اسمت چیه؟» پارسا جواب داد:«پارسا.»خانم معلم به سپهر گفت: «عزیزم، اسم دوستت پارساست نه پارسال، پارسال یعنی سالی که تمام شد.یعنی اون روزهایی که تو کلاس اولی بودی.اما پارسا معنی دیگه ای داره و اسم پسرها هم هست.می دنی معنیش چیه؟» سپهر گفت:«نه نمی دونم. »خانم معلم گفت:«بچه ها، هر اسمی یه معنی ای داره مثلاً سپهر یعنی آسمون ، همین آسمون آبی قشنگی که بالای سر ماست. پارسا هم به معنی آدم خوب و درستکاره، یعنی آدمی که خدا را دوست داره و برای همین هیچ وقت کار بدی انجام نمیده.» بعد پارسا را جلوی کلاس برد و او را به همه معرفی کرد.پارسا از یک مدرسه ی دیگر به آنجا آمده بود و کسی او را نمی شناخت، اما اشتباه سپهر باعث شد که تمام بچه های کلاس دوم با او آشنا شوند و اسمش را یاد بگیرند. آن روز برای بچه های کلاس دوم روز خوبی بود، چون یک دوست جدید پیدا کردند و معنی پارسال و پارسا و سپهررا یاد گرفتند و به حرف بامزه ی سپهر هم خندیدند.

معرفی کتاب (1)

به نام خدا

 

نام کتاب:گفت و شنود با کودکان

به بچه ها گفتن از بچه ها شنیدن 2

نویسندگان:آدل فابر- الین مازلیش

مترجم: نفیسه معتکف -فاطمه عباسی فر

ناشر:دایره

....................................................................................

مؤلفان این کتاب، در سال 1980 کتابی در زمینه ی رفتار با کودکان نوشته اند که در زبان فارسی با عنوان «به بچه ها گفتن از بچه ها شنیدن» منتشرشده است.آنها پس از 15 سال این کتاب را در زمینه ی تعلیم و تربیت و رفتار با کودکان نوشتند و خانم نفیسه معتکف هم، آن را به  فارسی برگردانده است.

مؤلفان هدف خود را از نگارش کتاب، کمک  به اولیا و مربیان برای برقراری ارتباط بهتر بین آنان و توجه به چگونگی حل و فصل تبعیضات از طریق ارتباط های احترام آمیز و خالصانه می دانند. آنان می خواهند به بچه ها یاد بدهند که هنگام خشم، به جای متوسل شدن  به خشونت و دست بردن به سلاح، می توانند از گفتار بزرگان و انسان های برجسته استفاده کنند تا در زندگی صاحب قدرت و اختیار باشند.

آن ها شخصیتی به نام«لیز لاندر» خلق کردند تا سخنگویشان  باشد. «لیز لاندر»آموزگاری جوان است و شیوه ای را  که برای تعلیم و تربیت دانش آموزان در پیش گرفته، شرح می هد.

این کتاب از هشت  فصل تشکیل شده که به ترتیب عبارتند از:

1- چگونه  با احساساتی که مانع یادگیری است، روبرو شوید.

2- هفت فن ماهرانه که کودکان را به همکاری دعوت می کند.

3- دام های مجازات و تنبیه

4- حل مشکلات  با کمک یکدیگر:شش مرحله که ضامن تعهد و خلاقیت کودکان است.

5- تمجیدی که خوارنکند،انتقادی که نرنجاند.

6- چگونه کودکی را  که در یک نقش محبوس شده است، آزاد کنیم

7- همکاری اولیا و مربیان

8- گیرنده ی رویا

قبل از ورود به فصل اول، مقدمه مترجم و پس از آن هم دلایل نگارش کتاب را می خوانیم.

در هر فصل،«لیز لاندر» ضمن صحبت با همکارانش از تجارب آنان  برای بهبودبخشیدن به کارش بهره می برد.او می داند که اگر بخواهد  خوب تدریس کند، به شاگردانی احتیاج دارد که از لحاظ روحی، آمادگی گوش دادن و یادگرفتن داشته  باشند. او معتقد است که هدف ما به عنوان آموزگار باید  خیلی والاتر از این باشد که فقط یک سری مطلب را به بچه ها تفهیم کنیم.اگر می خواهیم جوانانمان را به دنیایی بسپاریم که در آن به خود و دیگران احترام بگذارند، باید به آنان احترام بگذاریم و این کار عملی نیست مگر این که به احساسات آنان احترام بگذاریم.

در این کتاب پرسش ها و داستان هایی از پدران و مادران و آموزگاران هم آورده اند تا نمونه ای باشد از طرح مشکلات آن ها و راه حل هایی هم ارائه شده است.تصاویرکارتونی این کتاب که تجارب«لیز لاندر» را در قالب داستان مصوربه تصویر کشیده، جالب و آموزنده است.از آنجا که مطالب در قالبی ساده و داستانی بیان شده است،خواندن آن هم لذتبخش است و خواننده را خسته نمی کند. مطالعه ی این کتاب می تواند راهنمای آموزنده ای برای والدین و مربیان جوان  باشد تا در امر آموزش و پرورش بچه ها، بیشتر موفق باشند.

 

اختلال دفعي در كودكان(نگهداري مدفوع)

 

مسائل دفعي كودكان يكي از مهمترين مسائل دوران كودكي و از عمده ترين نگرانيهاي احتمالي خانواده ها   به شمار مي رود. اختلالات دفعي در كودكان انواع مختلف دارد كه ما در اين مبحث به نگهداري مدفوع  و خودداري از اجابت مزاج در كودكان مي پردازيم. 

 

اختلال در دفع مدفوع مي تواند دلايل متعددي داشته باشد.

يبوست ، اهمال در آموزش توالت رفتن ، واكنش جويي هاي كودك و مشكلات عضوي گوناگون مي تواند عوامل سبب ساز اين اختلال باشد.

اين كودكان اغلب شكمهاي باد كرده دارند و ممكن است از دردهاي شكمي نيز رنج ببرند ، اكثر اين كودكان دچار يبوست هستند و يا گاهي بدون هيچ دليل عضوي از رفتن به توالت و دفع مدفوع امتناع مي ورزند.     

در كودكاني كه دچار يبوست هستند ، به علت درد ناشي از عبور و تخليه مدفوع به دليل كوچك بودن مخرج انتهايي ، كودك از توالت رفتن وحشت دارد و با جلوگيري از انجام عمل دفع ،  يبوست سخت تري را موجبمي شود. ، هنگامي كه كودك تجربه نا خوشايندي از رفتن به توالت داشته باشد ، ترس و تنفر از آن مكان   برايش به وجود مي آيد و در نهايت باعث مي شود كه مدفوع خود را نگه دارد.  

                                

و در كودكاني كه دچار يبوست نيستند و بدون هيچ دليل عضوي ، از توالت رفتن امتناع مي ورزند، بروز  چنين رفتاري در اين كودكان مي تواند دلايل گوناگوني داشته باشد كه از مهمترين آنها مخالفت با والدين و   مبارزه براي دستيابي و كسب قدرت و به دست آوردن توجه والدين كه از اين شرايط ناراحت مي شوند و يا گاهي اين كودكان از كثيف كردن خود در توالت مي ترسند ، زيرا در گذشته به اين علت تنبيه شده اند و در نتيجه سعي مي كنند مدفوعشان را در خود نگه دارند تا از اين طريق نظم را رعايت كرده باشند. 

           

بعضي از والدين انتظارات خيلي زياد از پاكيزگي و تطابق كودكان دارند و همچنين گاهي تعاملات غلط و منفي بين كودك و خانواده مي تواند سبب بروز اين مشكل شود. 

 

سبب شناسي

                                                    

در بروز اين اختلال نظريات مختلفي وجود دارد كه ما به دو نظريه بزرگ كه در اين زمينه وجود دارد مي پردازيم كه اولين آن فرضيه از ديدگاه روانكاوي است كه فرويد بنيانگذار آن است .          

از نظر روانكاوان ، كودك خردسال مي تواند از اين راه پدر و مادرش را راضي نمايد و توجه آ نها را جلب نمايد و همچنين گاهي با حفظ مدفوع مي خواهد لذت جسماني ببرد و يا كودك از طريق دفع مدفوع احساس   ترس از دست دادن چيزي را دارد كه در نهايت اين گونه كودكان در بزرگسالي خويي صرفه جو و لجوج و منظم پيدا مي كنند.

  و فرضيه  دوم كه رويكرد رفتاري مي باشد ، افراد اين گروه معتقد هستند كه كودك آموزش استفاده از توالت را نياموخته و يا غلط آموخته و يا اين امر را وسيله اي براي بر انگيختن واكنش حتي منفي والدين مي داند و

همچنين ممكن است نتيجه رفتارهاي اجتنابي مانند ترس از توالت رفتن مانند درد هنگام يبوست و غيره باشد.

 

درمان

 

به طور كل در درمان اين اختلال ، مطالعات پژوهشهاي مختلف بيانگر آن هستند كه درمانهاي رفتاري وسيله مطمئني براي درمان اين اختلال به شمار مي آيند.

 در كودكاني كه دچار يبوست هستند بايد با روشهاي مختلف سعي در از بين بردن يبوست كرد ، مي توان براي از بين بردن يبوست حبوبات ، غلات و انواع سوپ و  سبزيجات و ميوه هاي تازه را در برنامه غذايي كودك افزايش داد تا يك اجابت مزاج خوب به وجود آيد ، تجارب مكرر بدون ناراحتي از دفع مي تواند به كودكي كه تجارب دردناكي را در گذشته تجربه كرده ، كمك كند.

                                                                                                                                    

و حال كودكي كه به علل اختلال عاطفي و بدون هيچ علت عضوي ، حالت قبض مدفوع دارد ، در درمان اين كودكان ابتدا مي بايستد شرح حال دقيقي از وضعيت آنها به دست آورد تا بتوان علت حبس مدفوع را مشخص   كرد و در صورت وجود تنشهاي خانوادگي و تعامل منفي والدين و كودك و يا وجود استرس و ترس آنها را از بين برد.  

                                                                                                                            

پژوهشهايي كه عمدتا از بررسي مربوط به آموزش كنترل مدفوع تشكيل مي شود قويا مبين آن است كه آموزش توام با سختگيري و تنبيه منجر به ايجاد خصومت در كودكان مي شود كه در اين مرحله بايد علل لجاجت و خصومت كودك با والدين مشخص شود تا بتوان آنها را از بين برد.

همچنين عده اي از كودكان وجود دارند كه مدفوع را جزئي از وجود خود مي دانند  كه در اين صورت بايد    والدين براي كودك بدنش را به شكل خيلي ابتدايي تشريح كنند و در مورد چگونگي به وجود آمدن و خروج  مدفوع را برايش توضيح دهند تا كودك بداند كه مدفوع جزئي از بدن او نيست و نياز به خروج دارد.

          

و يا كودكاني هستند كه از محيط توالت مي ترسند و به اين علت از رفتن به آنجا امتناع مي ورزند كه بايد در اين صورت ترس كودك را شناخت ، با او به توالت رفت محل قرار گرفتن ادرار و مدفوع را به او نشان داد يا اگر از صداي سيفون مي ترسد بايد به همراه او سيفون را كشيد و برايش توضيح داد كه چه عملي را انجام مي دهد و بي خطر مي باشد ، كودك را براي صحبت كردن در مورد ترسهايش تشويق كنيد ، كودك را بطور    آزمايشي بر روي توالت بنشانيد تا متوجه شود كه به درون آن نمي افتد ، يك اسباب بازي مخصوص كه كه  كودك دوست دارد در توالت بگذاريد كه كودك تشويق شود و برايش محيط مطبوعي به وجود آيد ،

 

 يكي ديگر از عواملي كه باعث مي شود كودك از رفتن به توالت خودداري كند ممكن است به اين علت باشد كه برخي از والدين از مكان توالت براي تنبيه كودك استفاده مي كنند كه اينكار موجب نا امن شدن محل توالت   براي كودك شده و او در آنجا احساس ترس مي كند ،در نهايت والدين بايد سعي كنند به دقت  كودك خود را بشناسند تا از اين طريق  بتوانند او را درك كنند و مسائل او را حل نمايند

 

 

با كودك چگونه از مرگ صحبت مى كنيد؟

 

 

 

 


توضيح مرگ به كودكان يكى از سخت ترين كارها براى اولياست، بخصوص هنگامى كه خود آنها با غم مرگ عزيزى دست به گريبان هستند. اما مرگ يك بخش غير قابل انكار از زندگى است و چه بخواهيم و چه نخواهيم، از خيلى خردسالى، كودكان نسبت به آن كنجكاو مى شوند و به فهميدن و پرسيدن درباره روشهايى كه احساس غم مربوط به آن را به طور طبيعىنشان بدهد، علاقه مند هستند، روشهايى كه بزرگترها عزادارى مى نامند.

شايد باعث تعجب باشد كه بدانيد حتى كودكان ۲ ساله از مرگ آگاه هستند. كودكان در قصه هايشان يا برنامه هاى تلويزيون از مرگ مى شنوند، يا در اطراف خود حيوانات خانگى يا خيابانى مرده را مى بينند. على رغم اين موارد، هيچ كدام از كودكان مفهوم مرگ را نمى دانند. آنها نمى توانند مفهوم هميشگى بودن مرگ را درك كنند و در عوض، آن را به عنوان يك اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر مى گيرند.

آنها تصور مى كنند كه اجساد هنوز مى خورند و مى خوابند و كارهاى هميشگى خود را انجام مى دهند، فقط با اين فرق كه اين كارها را يا در آسمانها و يا در زير خاك انجام مى دهند. حتى وقتى يكى از اوليا يا خواهران و برادران كودك درگذشته است، او نمى تواند اين اتفاق را براى آنها در نظر بگيرد.


كودكان به روشهاى مختلف نسبت به مرگ واكنش نشان مى دهند:

 اصلاً تعجب نكنيد اگر كودك ۲ ساله اى در آموزش مهارت توالت رفتن پسرفت كند يا كودك ۵ ساله اى نخواهد به مهد كودك هميشگى اش برود، چرا كه كودك در جست و جوى علت پريشانى و غمگينى بزرگترها است و مى خواهد بداند چرا برنامه روزمره اش تغيير كرده است. او با خودش فكر مى كند چرا به ناگهان جهان اطرافش اين همه نگران كننده شده است. از سوى ديگر، ممكن است كودكى هم باشد كه اصلاً واكنشى به مرگ نشان ندهد يا گاه گاهى در بين شادى و خوشحالى هاى كودكانه اش به ياد آن بيفتد كه اين هم كاملاً طبيعى است و دليل سنگدلى كودك نيست! اصولاً كودكان اين مفهوم را كم كم و به آهستگى درك مى كنند و نبايد انتظار داشت كه همه موضوع را در يك لحظه يا يك روز بفهمند و حتى بسيارى از آنها تا وقتى كه كاملاً احساس امنيت نكنند، به احساس غم خود اجازه ظهور نمى دهند، يعنى فرايندى كه ممكن است ماهها تا سالها به طول بينجامد، بخصوص اگر مرگ عزيزى را شاهد بوده باشند.بعضى از كودكان رفتارهايى انجام مى دهند كه به نظر عجيب مى رسد. مثل بازيهاى تشييع جنازه يا اداى مردن كسى را درآوردن. اين هم امرى طبيعى است، حتى اگر به نظر بزرگترها غير معقول باشد. بنابراين، اين روش ابراز احساسات در مورد مرگ را نبايد از كودك گرفت.


> احساسات خود را در مورد مرگ توضيح بدهيد. سوگوارى يك قسمت بسيار مهم براى التيام غم مرگ عزيزان است و اين هم در مورد بزرگسالان و هم در مورد خردسالان صادق است كودك را نبايد با سوگوارى شديد، وحشت زده كرد، ولى از طرفى هم نبايد مسأله را بى اهميت جلوه داد. به كودك بايد توضيح داد كه بزرگترها هم نياز به گريه كردن دارند و اينكه ما به خاطر از دست دادن كسى ناراحت هستيم. در غير اين صورت، كودك كنجكاوانه تغييرات خلقى شما را درك مى كند و بخصوص وقتى حس كند مسأله اى وجود دارد، ولى شما سعى در مخفى كردن آن داريد، نگران تر مى شود.


> به سؤالات كودك پاسخ دهيد. كنجكاوى كودكان درباره مرگ يك امر عادى است و نبايد از سؤالات آنها فرار كرد، بلكه بهتر است از فرصت پيش آمده استفاده كرده و به كودك كمك كنيم تا بتواند با مسأله از دست دادن ديگران روبرو بشود.


> جوابهاى آسان و كوتاه عرضه كنيد. كودكان قدرت درك اطلاعات پيچيده و سنگين را ندارند. بنابراين سعى كنيد براى توضيح مرگ وارد جزئيات و بحثهاى پيچيده آن نشويد. آنچه براى كودكان بخصوص زير ۵ سال درك بهترى دارد، توضيح مرگ به عنوان توقف تمام كارهاى جسمانى است. مثلاً به او گفته شود مردن اين گربه يعنى اينكه او ديگر راه نمى رود يا غذا نمى خورد و چيزى را نمى بيند و هيچ دردى را احساس نمى كند و جسم آن ديگر كار نمى كند.


> كودكان نياز دارند در مورد خودشان اطلاعاتى داشته باشند. ممكن است بپرسند كه «من كى مى ميرم؟» كه در جواب بهتر است گفته شود «هيچ كس نمى داند كه كى كسى مى ميرد، ولى بيشتر ما زمان خيلى خيلى زيادى زندگى مى كنيم. من مطمئنم كه تو تا وقتى كه خيلى پير بشوى، زندگى مى كنى.» يا ممكن است كودك بپرسد: «مامان، تو كى مى ميرى؟» اين سؤال معمولاً براى اوليا خيلى تكان دهنده است. عملاً منظور كودك از اين نوع سؤال اين است كه آيا تو از من مراقبت مى كنى و يا چه كسى بعد از اين از من مراقبت مى كند، بنابراين بهتر است به كودك گفته شود «مامان قوى و سالم است و خيلى خيلى وقت زيادى، پيش تو خواهد ماند.» حتى به كودكان زير ۵ سال توصيه مى شود اوليا بگويند «مامان نمى ميرد»، «بابا نمى ميرد».

 بنابراين اگر اينگونه جواب بدهيم كه «فرزند عزيزم همه ما يك روزى مى ميريم» براى كودك مانند اين است كه بگوييم ما همين امروز مى ميريم

 

واژه هاى مسأله ساز

در بخش نخست مقاله، به چگونگى نگاه كودكان به مقوله مرگ و اينكه آنها نمى توانند مفهوم هميشگى بودن مرگ را درك كنند و در عوض، آن را به عنوان يك اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر مى گيرند، اشاره شد. و همچنين نكته هايى براى ايجاد ارتباط مناسب با كودكان مطرح شد. در بخش پايانى ، ساير نكات مهم در اين زمينه مورد بررسى قرار مى گيرد.

> از عبارت هايى كه به يك امرخوب اشاره مى كند، پرهيزكنيد.
عبارت هاى معمول بزرگترها درمورد مرگ مثل «درآرامش استراحت كردن» يا «خواب ابدى» يا «رفتن به يك جاى دور» براى خردسالان بسيارگيج كننده است.
پس نگوييد كه «پدربزرگ خوابيده است» يا «به يك جاى دوررفته است». كودك ممكن است با اين توضيحات از رفتن به تختخواب نگران بشود و فكركند كه او هم ممكن است بخوابد و ديگر برنگردد، يا اگر شما به خريد و كار برويد، فكركند كه شما هم برنمى گرديد. مرگ را هرچه قابل لمس تر براى او توضيح بدهيد مثلاً بگوييد: «پدربزرگ خيلى خيلى پيرشده بود و بدن اش قادر به كاركردن نبود» اگر پدربزرگ قبل از مرگ مريض بوده اطمينان حاصل كنيد كه كودك بفهمد مريض شدن مثل سرماخوردن معنى مردن نمى دهد. به او توضيح بدهيد كه اين مريضى ها نمى تواند كسى را بكشد.


> درمورد كاربرد واژه هاى خداوند و بهشت با احتياط كامل رفتاركنيد. دقت كنيد اين مفاهيم را براى يك كودك ۵ساله يا حتى كوچكتر به كار مى بريد و هدف شما اين است كه او را آرام كنيد. پس مراقب باشيد او را بيشتر گيج و مضطرب نكنيد.
براى مثال اگر بگوييد «مادربزرگ الآن خيلى خوشحال است چون توى بهشت است» كودك فكرمى كند «چطور مادربزرگ واقعاً خوشحال است اگر همه كسانى كه دور و برمن هستند، اين همه ناراحتند؟!» يا مثلاً بگوييد كه «عمو آنقدر خوب بود كه خداوند او را پيش خودش برد.» كودك فكرمى كند اگر خدا عمو را پيش خودش برده چون خوب بوده پس ممكن است مامان، من يا هركس خوب ديگرى را نيز پيش خودش ببرد!!» يا «اگر من هم خيلى خوب باشم مى توانم برم پيش خداوند و بابابزرگ را ببينم» يا اينكه «سعى كنم كه بچه بدى باشم تا بتوانم بيشتر پيش بابا و مامان بمانم!» بنابراين عبارتى به كار ببريد كه او را نگران تر نسازد. مثلاً بگوييد: «ما خيلى ناراحتيم كه بابابزرگ ديگر پيش ما نيست و ما خيلى دلتنگ او مى شويم ولى اين خوب است كه بدانى او الآن پيش خداوند است.»


> منتظر واكنش هاى مختلفى ازسوى كودك باشيد. كودكان علاوه بر احساس غم درباره مرگ، احساس گناه يا خشم نيز پيدامى كنند. بخصوص اگر متوفى يك فرد نزديك خانواده باشد.
مثلاً كودك ممكن است فكركند خواهرش به خاطر حسادت هاى او مرده است يا چون او خواهرش را كتك مى زده و اذيت مى كرده، مرده است و از اين احساس به احساس گناه شديد برسد.
گاهى ممكن است كودك نسبت به متوفى خشمگين بشود كه چرا او را ترك كرده و رفته، يا حتى نسبت به شما، پزشكان و پرستاران احساس خشم كند.
ازسوى ديگر كودك ممكن است با بروز رفتارى كاملاً بى تفاوت شما را متعجب كند مثلاً بگويد«حالا كه بابا پيش ما نيست، من راحت تر مى توانم بازى كنم!» از اينگونه عبارات تعجب نكنيد و آنها را به حساب ناتوانى كودك از درك مفهوم پيچيده مرگ بگذاريد.
كودكان نمى توانند آنطور كه بزرگترها معنى و اثر مرگ را درك مى كنند، اين موضوع را درك كنند، بنابراين چنين كودكانى سنگدل و بى احساس نيستند.

> انتظار تكرار سؤالات كودك را داشته باشيد. سؤالات تكرارى درمورد مرگ و توضيح علائم غم و ناراحتى براى كودك ممكن است مدت ها به طور بينجامد. حتى با بزرگترشدن وى و رشد مهارت هاى شناختى او، سؤالات تازه ترى مطرح مى شود.
نگران نباشيد كه توضيحات شما ناقص بوده، چرا كه سؤالات تكرارى كودكان يك امر طبيعى است. تنها كارى كه بايد بكنيد اين است كه با صبر هرچه تمامتر به آنها پاسخ دهيد.

 

> به كودك كمك كنيد خاطرات خوب فرد فوت شده را به ياد بياورد. صحبت از شيرينى با او بودن و اجازه تعريف از گذشته دادن به كودك خيلى آرامش مى دهد. كودكان به روش هاى قابل لمس براى سوگوارى نيازمند هستند، بنابراين به جاى شركت درمراسم تدفين، كودك زير۵سال مى تواند در خانه شمع روشن كند يا يك آواز براى فرد درگذشته بخواند، تصوير او را بكشد يا در مراسم ديگر سوگوارى شركت داده شود.
دادن يك وسيله از فرد فوت شده به كودك، براى ايجاد احساس آرامش در او بسيار مؤثر است؛ مثلاً مى توان يك گردنبند از مادربزرگ را دراتاقش گذاشت.

> گاهى اوقات مادر به علت سقط جنين بيمار، دچار سوگ مى شود. دراين موارد كودك نيز نگران مادر مى شود حتى بدون اينكه بداند حاملگى و تولد چه معنى مى دهد. او ممكن است احساس گناه كند و يا به سوگ ازدست رفتن نقش خواهر يا برادر بزرگترشدن خودش بنشيند كه شما ازقبل به او وعده داده بوديد. دراين مواقع، كودك احتياج دارد مطمئن بشود اينگونه مرگ و مير خيلى نادر است، بخصوص اگر شما قصد باردارى ديگرى داريد. به كودك بايد توضيح داد «بچه فوت شده به اندازه كافى بزرگ نشده بود كه بتواند به دنيا بيايد و بيرون شكم مامان زندگى كند». به كودك خود اجازه بدهيد با كشيدن يك نقاشى يا درست كردن يك كاردستى دراين باره سوگوارى خود را نشان بدهد.

> درمواقعى كه از تلويزيون يك حادثه را مشاهده مى كنيد، كودك شما اضطراب و نگرانى شما را درك مى كند. بنابراين به او بگوييد «از اينكه مردم ناراحت شده اند و با سختى روبه رو هستند من هم ناراحت هستم. ولى دركنار تو، كودكم، خواهم بود و از تو مراقبت خواهم كرد.»


> سعى كنيد كه كودك هرچه زودتر به زندگى هميشگى و روزمره اش برگردد، فعاليت ها و برنامه هاى هميشگى به كودك كمك مى كند كه زودتر احساس امنيت و آرامش كند.


> در شرايط دشوارى كه خود شما ازيك غم بزرگ دررنج هستيد، انتظار رفتاركامل و بدون اشكال ازخود نداشته باشيد. دراين مواقع، ممكن است شما جلوى كودك گريه كنيد يا جواب سؤالات او را در وهله اول نداشته باشيد كه اينها همه طبيعى است. بنابراين از دوستان و اقوام كمك بخواهيد و به ياد داشته باشيد هرچه شما به خودتان بيشتر كمك كنيد تا با مسأله سوگ كنار بياييد، به كودكتان نيز بيشتر مى توانيد يارى برسانيد

ژنتيك عاملي موثر در بروز اختلال يادگيري است

 

 

 

 

 

يك متخصص گفتار درماني گفت: ژنتيك نقش موثري در بروز اختلال يادگيري در دانش آموزان دارد

دكتر " اتابك وثوقي " روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ايرنا مركز مركز استان تهران افزود: عوامل مادرزادي و اكتسابي نيز، از ديگر عوامل موثر در بروز اختلال يادگيري است كه به اشكال مختلف ساختماني، كاركردي و فيزيولوژيكي بروز مي‌كند

 

وي اظهار داشت: اختلال يادگيري، دانش آموزاني را در بر مي‌گيرد كه از ضريب هوشي معمولي برخوردار هستن; اما در برخي درس‌ها همچون رياضي، املاء و درك مطلب با افت تحصيلي شديد مواجه هستند

 

وثوقي، با اشاره به اختلال‌هاي زباني به عنوان نوع ديگري از اختلال‌ها افزود: اختلال‌هاي زباني شامل اختلال در درك و فرمول بندي كدهاي زباني به صورت اختلال در شكل بندي زبان، گرامر و نواخت است

 

به گفته وي، اختلال‌هاي زباني در نتيجه اختلال‌هاي تكاملي مغزي همچون فقر محيطي، عقب ماندگي ذهني، فلج مغزي كودك و آسيب‌هاي مغزي از جمله خونريزي، ضربه مغزي، ناشنوايي و كم شنوايي بروز مي‌كند

 

اين متخصص معتقد است: در صورتي كه بررسي‌هاي دقيق آسيب شناسي در خصوص اختلال‌هاي زباني انجام نشود، با توجه به آشنايي نداشتن درست پزشكان مرتبط با گفتار درماني و نيز، راهنمايي‌ها و مشاورهاي ناآگاهانه درصد بروز اين گونه اختلال‌ها روز به روز بيشتر مي‌شود

 

وي افزود: درمان اختلال‌هاي يادگيري و زباني يكسان نيست و به برنامه- ريزي‌هاي بسيار دقيق و بررسي اختلال‌ها از جنبه‌هاي متفاوت و در طي جلسه‌هاي متعدد، نياز دارد

ژنتيك عاملي موثر در بروز اختلال يادگيري است

 

 

 

 

 

يك متخصص گفتار درماني گفت: ژنتيك نقش موثري در بروز اختلال يادگيري در دانش آموزان دارد

دكتر " اتابك وثوقي " روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار ايرنا مركز مركز استان تهران افزود: عوامل مادرزادي و اكتسابي نيز، از ديگر عوامل موثر در بروز اختلال يادگيري است كه به اشكال مختلف ساختماني، كاركردي و فيزيولوژيكي بروز مي‌كند

 

وي اظهار داشت: اختلال يادگيري، دانش آموزاني را در بر مي‌گيرد كه از ضريب هوشي معمولي برخوردار هستن; اما در برخي درس‌ها همچون رياضي، املاء و درك مطلب با افت تحصيلي شديد مواجه هستند

 

وثوقي، با اشاره به اختلال‌هاي زباني به عنوان نوع ديگري از اختلال‌ها افزود: اختلال‌هاي زباني شامل اختلال در درك و فرمول بندي كدهاي زباني به صورت اختلال در شكل بندي زبان، گرامر و نواخت است

 

به گفته وي، اختلال‌هاي زباني در نتيجه اختلال‌هاي تكاملي مغزي همچون فقر محيطي، عقب ماندگي ذهني، فلج مغزي كودك و آسيب‌هاي مغزي از جمله خونريزي، ضربه مغزي، ناشنوايي و كم شنوايي بروز مي‌كند

 

اين متخصص معتقد است: در صورتي كه بررسي‌هاي دقيق آسيب شناسي در خصوص اختلال‌هاي زباني انجام نشود، با توجه به آشنايي نداشتن درست پزشكان مرتبط با گفتار درماني و نيز، راهنمايي‌ها و مشاورهاي ناآگاهانه درصد بروز اين گونه اختلال‌ها روز به روز بيشتر مي‌شود

 

وي افزود: درمان اختلال‌هاي يادگيري و زباني يكسان نيست و به برنامه- ريزي‌هاي بسيار دقيق و بررسي اختلال‌ها از جنبه‌هاي متفاوت و در طي جلسه‌هاي متعدد، نياز دارد

همینطوری

وقتی من به دنیا اومدم پدرم 30 سالش بود یعنی سنش 30 برابر من بود.وقتی من 2 ساله شدم پدرم 32 ساله شد یعنی 18 برابر سن من.وقتی من 3 ساله شدم پدرم 33 ساله بود یعنی 11 برابر من.وقتی من 5 ساله شدم پدرم 35 ساله شد یعنی 7 برابر سن من.وقتی من 10 ساله شدم پدرم 40 ساله بود یعنی 4 برابر من.وقتی من 15 ساله شدم پدرم 45 ساله شد یعنی 3 برابر من.وقتی من 30 ساله شدم پدرم 60 ساله شد یعنی 2 برابر من.می ترسم اگر همین طور پیش بروداز پدرم بزرگتر بشوم(دکتر شریعتی)

افتتاح نمایندگی غرب تهران در دبستان دخترانه سنایی

  نمایندگی موسسه مطالعاتی شخصیت پردازی کودک 

در منطقه ۵ شهرداری و فلکه دوم صادقیه

به دبستان دخترانه غیر دولتی سنایی اعطا شد.

در تاریخ ۲۴ شهریور ماه اولین همایش جدید ترین روشهای تربیت کودک

 با سخنرانی جناب آقای دکتر اسکویی 

راس ساعت ۱۷ در دبستان دخترانه سنایی

 با حمایت و همکاری اداره آموزش و پرورش منطقه ۵ 

و مدیریت محترم دبستان سنایی برگزار شد.

همایشهاو برنامه های مهر ماه در سراسر کشور

 همایشهای مهر ماه موسسه شخصیت پردازی در شهرهای مختلف کشور

افتتاح نمایندگی شهر مشهد

با برگزاری همایش جدید ترین روشهای تربیت کودک

در تاریخ ۹ مهرماه

برگزاری  دومین همایش جدید ترین روشهای تربیت کودک

در شهر قزوین در تاریخ ۱۶ مهر ماه

 و آغاز دوره ۱۰ جلسه ایی شخصیت پردازی کودک

از روز شنبه ۱۷ مهر ماه در شهر قزوین

تلفن دفتر قزوین برای ثبت نام و رزرو ۳۳۵۷۸۷۴ـ۰۲۸۱ 

تلفن همراه جناب آقای عباسی سرپرستی استانهای  قزوین و زنجان ۰۹۳۶۱۲۱۹۷۹۳

بر گزاری ۳ همایش در ۳ هفته متوالی

 با عنوان

با دنیای کودکان بازی نکنیم!!!

 در شهر های گلستان   پرند   و رباط کریم

 در تاریخهای ۱۵  و ۲۲  و ۲۹  مهر ماه

 با همکاری نمایندگی شهرستان رباط کریم

وحمایت بیش از ۱۰ اداره دولتی و موسسه خصوصی

و آغاز دومین دوره شخصیت پردازی کودک

در نمایندگی شهرستان رباط کریم

 از روز شنبه ۱ آبان ۱۳۸۹

تلفن تماس نمایندگی رباط کریم

مسئول دفتر سرکار خانم مصباحی۴۲۲۳۴۹۰ـ۰۲۲۹

ارسال پیامک: ۰۹۳۹۴۲۲۳۴۹۰

افتتاح نمایندگی شهرستان بم

و برگزاری همایش جدید ترین روشهای تربیت کودک

در تاریخ ۲۳ مهر ماه در شهر بم

با مدیریت سرکار خانم یاوری

نمایندگی موسسه شخصیت پردازی کودک در شهرستان رباط کریم یک ساله شد

 با سلام و آرزوی تحقق تمام اهداف و آرمانهای والای موسسه شخصیت پردازی کودک

نمایندگی موسسه مطالعاتی و پژوهشی روانشناسی شخصیت پردازی کودک

در شهرستان رباط کریم از مهرماه سال ۱۳۸۸ با همایش مدالیتی شخصیت

ویژه اولیای دانش آموزان مجتمع غیر دولتی پسرانه شهدا ودخترانه گلهای بهشت

آغاز به کار نمود.

اکنون پس از یک سال فعالیت

و بر گزاری ۶ همایش عمومی در سطح شهرستان

و شرکت بیش از ۲۰۰۰ نفر از خانواده های تحت پوشش موسسه

در این همایشها کارنامه موفقی از خود بجای گذاشته است.